چیزی شبیه سکوت.... چیزی شبیه سکوت فریاد حروفی است که در حلقوم جان قلم مانده اند!
نمی گویم سکوت است که فریاد بی قراری روزهای بی کسی است
فریادی به اوج سکوت و سکوتی به عمق دریای تنهایی....
|
بابای دختره می گفت : آخه زن! این دختر هنوز بچه س!! هنوز زوده شوهرش بدم، دخترم باید درسشو بخونه ! ایشاالله بره دانشگاه، تحصیلات عالی داشته باشه، خلاصه هرچی مادر اصرار کرد بابا نگذاشت که نگذاشت آتنا ، با اون پاکی که داشت وارد فضایی شد که زندگیشو زیر و رو کرد. پسری با او مرتبط شد و اول به بهانه مسئله درسو و امتحان و جزوه ولی یواش یواش در صحبت های دیگه باز شد و راز و رمز زندگیشون را به هم تعریف کردن. آتنا ، همون دختر محجوب دیروز الان تو یه چاهی افتاده که هر روز عمیق تر می شه بعد از مدتی اتفاقی افتاد که دیگه روی برگشت به خانواده اش را نداشت با یک دنیا پشیمانی آینده براش تیره و تاریک شد ... دامن عفتش لکه دار شد و همه آرزوهاش برباد هوا و هوس یه شیاد نقش بر آب شد رسول مکرم اسلام برای لذت زندگی و خلاص شدن از مشکلات خیالی می فرماید: چقدر زیاب فرمودند: اى مردم! جبرئیل از خدای مهربان براى من خبر آورد که: دختران باکره درست مثه میوه بر روى درختند که اگر به موقع چیده نشوند آفتاب اونا رو فاسد مىکند و باد اونا رو مىپراکند. دختران باکره وقتی به حد رشد برسند تکیه گاهی جز همسر مورد اعتماد ندارند، و در غیر این صورت از تباهى مصون نخواهند ماند، زیرا آنها نیز انسانند«2»
اخلاقی در امان خواهند ماند .رسول اکرم در روایت زیبایی به این واقعیت اشاره که و می فرماید: مانده از دینش تقواى خدا را پیشه کند.«3»َمنابع:
: ما من شابّ تزوّج فی حداثةِ سنِّهِ، إلاّ عجّ شیطانه یقول: یا ویلاه! عصم هذا منّی ثلثی دینه، فلیتّق الله العبد فی الثلث الباقی« دعائم الإسلام، ج2، ص 190، ب1، ح 686.»
أَطْعَمَ عَشَرَةَ آلافِ مِسْکِینٍ مُسْلِمٍ جَائِعٍ وَ کَأَنَّمَا کَسَا عَشَرَةَ آلافِ عَارٍ مُسْلِمٍ وَ یُکْتَبُ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ یَمْحُو اللَّهُ عَنْهُ عَشْرَ سَیِّئَاتٍ وَ یَکُونُ مَعَهُ فِی قَبْرِهِ حَتَّی یُبْعَثَ وَ یَثْقُلُ مِیزَانُهُ وَ یُجَاوَزُ بِهِ عَلَی الصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ وَ لَمْ یُفَارِقْهُ الْقُرْآنُ حَتَّی یَنْزِلَ بِهِ مِنَ الْکَرَامَةِ أَفْضَلَ مَا یَتَمَنَّی« جامع الاخبار، ص 49.»
[ پنج شنبه 92/2/19 ] [ 2:15 عصر ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
بیشتر ارادت مندان به ساحت مقدس اهل بیت علیهم السلام و شیعیان امیرمومنان علیه السلام می دانند که قبر مطهر حضرت امیر مومنان علیه السلام تا زمان امام صادق علیه السلام مخفی مانده بود. امبر مومنان علیه السلام نیز شبانه و به دور از چشم مردم دفن شده بود. وقتی از وجود مبارک امام صادق علیه السلام علت مخفی ماندن قبر مطهر امیرمومنان علیه السلام سوال می شود حضرت در پاسخ می فرماید علت مخفی ماندن قبر حضرت به خاطر این است که اگر خوارج متوجه می شدند قبر مطهر کجاست قبر را نبش می کردند و به بدن مطهر مومنان علیه السلام جسارت می کردند نکته دوم: پس از دفن شبانه حضرت زهرا سلام الله علیها دشمنان تصمیم بر نبش قبر حضرت زهرا سلام الله علیها گرفتند که با اقدام شجاعانه امیرمومنان علیه السلام مواجه شدند حضرت امیر علیه السلام وقتی شنید که گروهی دنیا طلب برای تبرئه کردن خود از جنایات قصد نبش قبر حضرت صدیقه سلام الله علیها را دارند ذلفقار را برداشت و لباس رزم پوشیده و وارد قبرستان بقیع شد حضرت 12 شکل قبر ساخته بود تا کسی متوجه نشود قبر دختر رسول خدا کجاست، به همین منظور حضرت وارد قبرستان بقیع شد و با فریاد حیدری فرمود اگر نیش کلنگی به زمین بخورد یک یک نفر را باقی نخواهم گذاشت، با این اقدام شجاعانه حضرت سند غربت و مظلومیت خود را امضا کرد و به همه دنیا ثابت کرد که تا قبر زهرا مخفی است کسی در غربت علی علیه السلام شک نمی کند. امروز سلفی ها که باقی مانده خوارجند و در پستی و رذالت گوی سبقت را از همگان ربوده اند متعرض قبر حجربن عدی علیه السلام و جعفر طیار علیه السلام می شوند.
مرقد مطهر جعفر بن ابیطالب علیه السلام برادر مولی الموحدین که در آتش می سوزد اینان از بقایای نسل ابن ملجم مرادی اند، از نسل همان خوارج نهروانی که مثالشان مثال خرانی است که یحمل اسفارا ما ضمن محکوم کردن این جنایت شنیع این مصیبت عظمی را به ساحت مقدس امام زمان ، رهبر معظم انقلاب و همه شیعیان و عدالت خواهان روی زمین تسلیت عرض می کنیم . مرقد مطهر حجربن عدی علیه السلام
که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا
[ سه شنبه 92/2/17 ] [ 10:16 عصر ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
از دست آخوند خسته شده ام، بگذارید خودم به بهشت بروم، چرا می خواهید مرا به ضرب کتک بهشتی کنید؟ بهشت ارزانی خودتان، من نمی خواهم با زور و تهدید بهشتی شوم ، من دوست دارم در آغوشش رحمتش با ناز و کرشمه دلربایی کنم چرا هر کدامتان راهی پیشنهاد می کنید و هیچ کدام به راه ناز کردن و عشوه ریختن برای خدا حرفی نمی زنید.؟؟ شما بگویید ذائقه ای که یک عمر شیرینی گناه را چشیده است چگونه می توان این ذائقه را تغییر داد؟ شما با هندی ها غذا خورده اید؟ غذای بدون فلفل نمی خورند و غذایی که تند نیست را دوست ندارند حال شما بگویید چگونه می شود ذائقه این مرد هندی را تغییر داد که یک عمر غذای تند خورده و خوراک بدون فلفل را مثل غذای بی نمک می داند. به خدا قسم ذائقه ام عادت کرده است، از گناه جز شیرینی درکی ندارد و تلخی زهر معصیت را باور نمی کند حال بگویید من چه کنم؟
ذوق مرحوم استاد مطهری در جلد چهارم یاداشتها ص 267می نویسد: افراد از لحاظ حس چشایی متفاوتند و ذائقه های گوناگونی دارند، مثلا برخی غدای شور دوست دارند و بعضی بدون نمک و بعضی شیرین و بعضی پر چربی ، همه اینها علل و عوامل خاص مزاجی دارد، هندیان و برخی از پاکستانی ها فلفل دوست دارند و همینطور که ما غذای بدون نمک را دوست نداریم آنان غذای بدون فلفل نمی خورند. از نظر فکری و معنوی هم ذوقها فرق دارد یکی ذوق ادبی دارد ، یکی ذوق فلسفی و دیگری ذوق تاریخی .. انسان بر اثر علل و عوامل تربیتی ذوق و سلیقه خاصی پیدا می کند .
در مسائل اجتماعی آنجه مهم است این است که تمام مردم دارای یک ذوق اجتماعی باشند و آن ذوق و سلیقه صحیح باشد. یعنی ذوق جامعه هدف واحد صحیحی را انتخاب کرده باشد و راه رسیدن به آن هدف واحد را نیز یک جور تشخیص دهد و آ ن طرز هم صحیح باشد جامعه دینی ما از نظر هدف یک تشخیص واحدی دارد ، اما از لحاظ راه رسیدن به آن هدف واحدی ندارد، و هزاران نوع ذوق و سلیقه وجود دارد. یکی راه قیام و اقدام ، دیگری راه سکوت ، دیگری تندرو ، دیگری کند رو ، یکی می گوید باید سکوت کرد ، دیگر می گوید باید قیام کرد، یکی می گوید باید خوابید و چرت زد و دیگر می گوید باید کله معلق زد ، همه هم نام تکلیف شرعی دارد ، یکی خود را مسئول می داند و یکی خود را رب الابل می داند. یکی می گوید برای اینکه ظهور حضرت نزدیک شود نباید مانع شد تا هر چه مفسده است واقع شود و دیگ خدا به جوش آید و منجی بیاید. همه امت اسلامی بویژه شیعه معتقد است که باید امام عصر صاحب اصلی این عالم بیاید، همه مردم ایران معتقدند که این انقلاب زمینه ساز ظهور آن منجی است و بالاخره او خواهد آمد، این یک ذوق واحد است و ذائقه تمام مردم از نظر فکری یکی است ، اما برای رسیدن به این مهم چه باید کرد، هر کسی نظری می دهد، شما اگر برنامه دعای ندبه تلویزویون را دقت می کردید هر کدام از سخنرانان محترم دعای ندبه یک راه حل پیشنهاد می دادند ، در عین حالی که همه درست بود ، اما یک هماهنگی واحد برای ایجاد یک ذوق واحد تولید نشد، این درست نیست که یک گروه ببافند و گروه دیگر رشته کنند. اگر هماهنگی میان گفتارها و ایجاد ذائقه ها صورت نگیرد بطور قطع این ذائقه ها در تعارض قرار می گیرند و خلاصه می شود آنچه نباید بشود. همه می دانیم امام زمان عجل الله فرجه از گناه ما چه رنجی می برد ، رابطه گناهان مردم با امام عصر اروحنا فداه بسیار مهم است ، و غیر قابل انکار ، اگر بپذیریم که گناهان هیج ارتباطی با مسئله ظهور ندارد ، حداقل ارتباط این عمل با امام علیه السلام این است که دل نازک و پر از محبت حضرت به درد می آید و این هما ن مضمونی است که در روایات زیادی آمده است. حال یک عاشق امام زمان ، قبل از هر چیز باید ذائقه خودش را نسبت به شیرینی ظاهری گناه عوض کند، و تلخی آن را با تمام وجود درک کند. اگر جامعه ما ذائقه هایشان نسبت به گناه به یک ذائقه موافق گناه درست نمیشد قطعا سفره مفاسد برچیده می شد. یکی از مهمترین راه های تربیت جامعه و بویژه نسل جوان این است که ذائقه آنان عوض شود، یعنی باید به مرحله ای برسد که از گناه متنفر شود. و این نیازمند یک فرهنگ سازی است. نیازمند ذائقه سازی است. قطعا ذائقه ای که یک عمر به شیرینی عادت کرده بخواهد عوض شود بطور مسلم نیازمند یک فرصت مفصل است ، و قطعا با یک یا دو جلسه که ممکن نیست. ولی بالاخره باید از یک جا شروع کرد، باید شروع کرد. و نباید دست روی دست گذاشت. در اینجا دو بحث است: یکی مربوط به شخص گنه کار و دیگری در مورد ما و چگونگی برخورد و درمان او در مورد طعم گناه، باید گفت: گرچه اصل گناه ممکن است یک شیرینی هم داشته باشد ، اما هر شیرینی که قابل خوردن نیست، اگر نیم کیلو عسل آغشته به مقداری زهر باشد این قابل خوردن است؟، اما در مورد ما: ما باید بدانیم که ریشه تمام گناهان سه عامل مهم است: عامل اول نیاز، عامل دوم غفلت ؛ عامل سوم جهل. وظیفه ما در برابر گناهکار نیازمند، برطرف کردن نیاز اوست، شخصی که دزدی می کند یا به خاطر نیاز است ، که باید نیازش برطرف شود، یا به خاطر غفلت است که باید این شخص متذکر شود و یا به خاطر جهل است که باید عالم شود.
از اینجا فهمیده می شود که هماهنگی دستگاهای تربیتی چقدر مهمند اعم از خانه ، مدرسه ، دانشگاه ، منبر و کتابها و مجلات که همه باید هماهنگ باشند، نمی شود یک عده ببافند و گروه دیگر رشته کنند. محیط تربیت انسان یک محیط عجیب و غریبی است، انسان بر خلاف سایر موجودات وجود بسیار گیرنده ای دارد، بدون اینکه خودش تصور کند به شدت این وجود تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. شبیه ترین زندگی به زندگی انسان زندگی زنبور عسل است، زنبور عسل بسیار شباهت به انسان دارد، در یک کندوی زنبور عسل و در یک لانه زنبور همه چیز هست، اما فرق مهمی که هست این استکه زنبور هرگزرنگ روانی اش عوض نمی شود، زبنور کارگر همان زنبور کارگر است تا زمانی که عمرش تمام شود و بمیرد اما انسان اینگونه نیست به شدت تحت تاثیر جویی قرار می گیرد که در آن جو قرار دارد. یعنی ساختمان روحی وروانی انسان به شدت متاثر از جوی است که در آن قراردارد بنابراین باید بهشدت مواظب بود. بنابراین دستگاهایی که انسان با آن مرتبط است باید به شدت هماهنگ باشند، گاهی انسان واقعا می ماند که باید چه کند،در منزل والدین زمینه تربیت مثبت را فراهم می آورند، در جامعه کاملا خلاف آن ثابت می شود و در رسانه ها یک چیز دیگری گفته می شود اگر ما بخواهیم یک جامعه و خانواده ایده آل رامعرفی کنیم جامعه و خانواده ای ایده آل است که بتواند ذائقه افراد خود را ثابت نگه دارد، ذائقه اگر به شیرینی و یا شوری ، ویا تندی عادت کرد تابیاید عوض شودطول اگر دشوار نباشد یکی از بدترین آموزشهای معنوی و تربیتی این است که افکار متعدد و کاملا متضادی حاکم بر آموزشگاه شود، فرض کنید یک استاد حرفی بزند و استاد دیگر حرف همان استاد را پنبه کرده و نابود نماید و استاد دیگر حرف جدید دیگری بیاورد...
[ سه شنبه 92/2/17 ] [ 12:13 عصر ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
وصیت نامه مرحوم سید علی قاضی
مرحوم سید علی قاضی عارف نامی و جمال السالکین ، استاد علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان عمری را در سیر و سلوک گزراند.
وی در وصیت نامه خود تاکید بر نماز، ذکر مصائیب اهل بیت و نرنجاندن مردم دارد.
[ دوشنبه 92/2/16 ] [ 8:4 عصر ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
از خانه های کاغذی و از زوج های عنکبوتی بگذریم زیبایند ولی استحکامی ندارند با کوچکترین نسیمی از بین می روند تا چه رسد به زلزله ها و سونامی ها! جنگ و جدالهای خانوادگی پایان ندارد؛ روزی تو به شکر خوردن ؛ و روز دیگر همسرت اعتراف می کند! راستی چرا؟ تو در آغاز راهی، هنوز باید شکوفه بزنی و در معرض نسیم محبت های زندگی به ثمر بنشینی جدال چرا؟ نزاع چرا؟ تو این چهار عامل را به کار ببند و بر سر سفره عقلانیت زانو بزن! تاثیر معجزه آسایش را خواهی دید یکم: هماهنگی : اگر همسران یک دیگر را متهم نکنند ، و یک طرفه به میدان نروند در واقع اعتمادشان به یکدیگر دو چندان می شود همه با دیدن این مقبولیت نگاه مثبت شان دو چندان شده و در برابر اقتدار خانواده زانو خواهند زد. دویم: مخفی کاری ممنوع چه بی معناست که همسران همیشه به دنبال مخفی کاری و بی خبر گذاشتن یک دیگر از کارهای خود باشند اگر زن جوان بداند که فعلا هیچ کس مثه شوهرش نیست و تکیه گاهی مثه اون نداره خدا می داند که محبوبیتش هزار برابر خواهد شد ابراز این مسئله بسیار مهم است سیم: حفظ اقتدار سهم مادر در تربیت فرزندان گذشته از کاشتن روح معنویت در کالبد بی جان خانه ، حفظ اقتدار پدر خانواده است که اگر اقتدار پدر شکست و قداست او از بین رفت هرگز فرزندان به او اعتماد نخواهند داشت. متقابلا شوهر نیز باید در ابراز محبت به همسر خود کم نگذاشته و بقول روایات به همسرش ابراز محبت کرده و بگوید تو را دوست دارم زن در منزل با تمام وجود باید احساس امنیت کرده و بداند که شوهرش بزرگترین تکیه گاه اوست و این مسئله نشاید مگر با فراهم کردن بستر این اعتماد از طرف شوهر چهارم: احترام متقابل هر گاه همسران به یکدیگر احترام بگذارند مطمئنا فرزندان نیز الگو گرفته و حرمت والدین را حفظ خواهند کرد حفظ احترام و اقتدار والدین در منزل گذشته از اینکه از نظر تربیتی جنبه ویژه ای دارد از نظر معنوی نیز فرزندان را به راه رسم بندگی وعبادت آشنا تر خواهد کرد. رنج آورها: یکم : زیر پا گذاشتن حقوق زن زن در فرهنگ اسلام پاره ای از وجود یک خانواده است ، نه کالا است و نه برده ، حرمتش واجب و لازم ، اگر حریم شخصیتش حفظ نشود بزرگتری عامل بدبختی خانواده شکل خواهد گرفت دویم: نزاع و جنگ های داخلی و متهم کردن زن در خانه اگر نزاع ها ی مرسوم و کشمکشهای داخلی شدت یابد و حفظ حریم خانواده با پرواز های شیطان بشکند اقتدار خانواده در هم خواهد شکست، فرزندان خیال می کنند این چه خانواده ای است که نمی تواند از آسمان مرزهای خود دفاع کرده و مرزهای زمنی خویش را حفظ نماید؟ بنابراین افراد خانواده مدیر خانه را فردی ضعیف و بدون اقتدار خواهند یافت و هرچه خواهند می کنند سیم: قدر ناشناسی از زحمات زن در منزل رسول اکرم فرمود بی شخصیت ترین مردم کسانی هستند که در برابر خدمت دیگران تشکر نکنند ، پدری که در برابر زحمات خانواده تشکر نمی کند فردی ذلیل و بی شخصیت است پس باید از زحمات همسر در منزل تشکر کرد و خدماتش را ارج نهاد تا فرزندان خوی تشکر در برابر خدمات دیگران را بیاموزند. [ دوشنبه 92/2/16 ] [ 7:44 عصر ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
سکوی پرواز جوان، باند پرواز روح جوان، و مرداب سقوط یک جوان! مسابقه عشق، در حضور بیش از هزار هزار هزار تماشاچی که همه برا بردن من و تو کف می زنند؛ به خدا حتی یک نفرم هم برا رقیب ما صوت نمی زنه، جراتشو نداره، البته اگه شکست خوردیم دیگه..... کی از قهرمان و قهرمانی بدش می آید؟ اگر بدش بیاید که آدم نیست؛ هست؟؟ اونی که مهمه اینه که هیچ کس قهرمان را به خاطر قیافه ش دوست نداره بلکه شیفته آنچیزی است که او را به قهرمانی رسانده است. حالا همت و پشت کار ش باشه یا یک جهاد و مبارزه. کدوم یک از شما عاشق قیافه یک قهرمانید؟ یعنی خوشکل تر از این قهرمان نیست؟ البته که هست، پس آنچه باعث می شه ما به یک قهرمان عشق بورزیم قیافش نیست قبول دارید؟ خدای مهربون شهوت را سکوی پرتاب جوان قرار داده ؛ آره او می توانه با قرار گرفتن بروی این سکو نردبان موفقیت را طی کنه. مکه یوسف که درود خدا بر او باد، نبود؟ لوح تقدیر یوسف قرآن است که البته می دونین با همین شهوت توانست به اوج آسمان انسانیت پرواز کنه و قله شرافت و مردانگی رو فتح کنه. آری او نه از گناه فرار کرد و نه ابزار گناه را شکست؛ بلکه با نیروی ارزشمند حیا و ترس توانست مدال پرافتخار پاکی را به گردن آویزد. آره زبان حال یوسف صدیق اینه که شهوت مرا عزت داد من توانستم با شهوت به خدا برسم و از آن نردبانی بسازم که مرا تا اوج افلاک شرافت به پرواز در آره. آری ! یوسف ثابت کرد که می شه و می توان ؛ بنابر این هیچ جوانی نمی تونه بگوه من در معرض بودم و نتوانستم خودمو حفظ کنم. مریم نیز قهرمان پاکی و الگویی برای دختران جوان است ، او توانست با حفظ خود قهرمان پاکی شود و تا قیامت الگویی برای مردان و زنانی که خواستار خودشناسی و درک شخصیت خویشند قرار گیرد. این مطالب را برای این نمی نویسم که اطلاعات عمومی شما افزایش یابد. ما که قرار نیست یک بایگانی اطلاعات عمومی شویم ؛ که آن هیچ فضیلتی ندارد؛ بلکه از این جهت می نویستم که بگویم ما با اینکه بسیار می دانیم اما هیچ نمی دانیم در عین اینکه بسیار می دانیم هیچ نمی دانیم ، این استثنا بردار نیست ؛ انسان جهول و عجول و ظلوم است و به مقدار معلوماتش نیازمند یاد آوری است. بیایید خود را در معرض نسیم روح انگیز تذکر قرار دهیم و از موعظه و پند متنفر نباشیم. ادعایمان گوش فلک را پر کرده است و تنها از پاک زیستن اصطلاحاتش را از بر کرده ایم ......
[ دوشنبه 92/2/16 ] [ 12:42 عصر ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
یکی از مهمترین دستورات دینی ، در قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام امر به انتخاب صحیح و گزینشهای درست در زندگی است. علت این تاکید و این دستورات هم این است که که عالم عالم انتخاب است و ارزش و جایگاه انتخابات در عالم هستی بر کسی پوشیده نیست، به قدری این مهم اهمیت دارد که تمام لحظات زندگی انسان را به خودش اختصاص داده و هر روز زندگی انسان وابسته به این انتخابات است. از زمانی که انسان خودش را می شناسد تا زمانی که می میرد همواره در حال انتخاب است، بسیاری از افراد با انتخاب صحیح دریچه های سعادت را به روی خود می گشایند و برخی از افراد به علت انتخاب بد زمینه سقوط و انحطاط خود را فراهم می کنند. شغل مناسب ، همسر مناسب ، منزل مناسب ، دوست و همدم مناسب ، مراودات مناسب ، همه و همه از موارد انتخاب انسان است. خیلی از افراد با انتخاب شغل یا همسر یا دوست غیر مناسب دین خود را از دست می دهند . و برخی از افراد با انتخاب درست زمینه سعادت خود را فراهم می کنند. خلاصه لحظه لحظه زندگی انسان با انتخاب ها عجین است بطوری که نمی توان زندگی را بدون انتخاب حتی تصور کرد.و راز و رمز موفقیت انسان به نوع این انتخاب بستگی دارد. انتخاب ها میدان شخصیت شناسی افراد است و اگر شما بخواهید خودتان یا دیگران را بشناسید یکی از راه های آن نگاه کردن به نوع انتخاب هاست. ملاک انتخاب در نگاه بسیاری از مردم بر خلاف انتخابی است که در نگاه دین است ، مردم معمولا در انتخابهای خودشان ضرر و نفع را ملاک قرار می دند ، در حالی که دین نظرش کاملا برخلاف آن است. شما اگر زندگی اهل بیت عیلیهم السلام را مطالعه کنید انسان از نوع انتخابهای آن بزرگواران گاهی شگفت زده می شود و علت تعجب انسان هم به خاطر اهمیتی است که به نوع این انتخاب قائل بودند. گاهی برای یک انتخاب 25 سال سکوت و خانه نشینی و در پاسخ تمام کسانی که می گویند شما چرا قیام نمی کنید می فرمایند بهترین انتخاب این انتخاب است. گاهی برای یک انتخاب حادثه ای مثل عاشورا اتفاق می افتد و هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند جلو این انتخاب را بگیرد. البته گاهی انتخاب های اهل بیت علیهم السلام اجباری بوده و به علت شرایط حاکم بر جامعه مجبور بود یک انتخابی داشته باشند که بسیاری خیال کنند این انتخاب درست نیست. مثلا به اما صادق علیه السلام عرض می کنند : چرا شما سکوت اختیار کردید و چرا قیام نمی کنید ؟ حضرت می فرمایند ما مجبوریم به علت اینکه مردم از یاری کردن ما سر باز زده اند. یا غیبت امام عصر ارواحنا فداه به هیچ وجه در انتخاب های اهل بیت علیهم السلام هوی و هوس دیده نمی شود، انتخابهای اهل بیت علیهم السلام تداوم انتخاب خدای متعال است و آن بزرگواران انتخابهای بسیار مهمی داشتند. گذشته از این اهل بیت علیهم السلام تاکید کرده اند که در زندگی که عجین با انتخاب است مواظب باشید هر انتخابی نداشته باشد ، آن بزگوراان دستوراتی دارند که بسیار مهم است. انتخاب خدای متعال فلسفه و دلیلش برای کسی روشن نیست (انی اعلم ما لا تعلمون) اما انتخاب اهل بیت علیهم السلام به دلیل انتخاب خدای متعال است بعنوان نمونه: مرحوم شیخ مفید در کتاب اختصاص از قول امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود پدرم امام باقر علیه السلام از قول جدم زین العابدین علیه السلام نقل کرده که امام سجاد علیه السلام فرمود: مردی از اهالی کوفه نامه ای به پدرم امام حسین علیه السلام نوشت و در آن نامه عرض کرد : یَا سَیِّدِی أَخْبِرْنِی بِخَیْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ مولای من ! مرا به خیر دنیا و آخرت راهنمایی کن حضرت در جواب نوشتند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مَنْ طَلَبَ رِضَى اللَّهِ بِسَخَطِ النَّاسِ کَفَاهُ اللَّهُ أُمُورَ النَّاسِ وَ مَنْ طَلَبَ رِضَى النَّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَى النَّاسِ وَ السَّلَامُ هر کسی رضای خدا را به ناراحتی مردم بجوید و رضای خدا را مقدم کند خدای متعال اورا از مردم بی نیاز می کند اما اگر رضایت مردم مقدم شد بدانید که خدا هم او را به مردم واگذار می کند. اگر خواستی انتخاب کنی رضایت خدای متعال را در نظر بگیر. [ یکشنبه 92/2/15 ] [ 9:29 عصر ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
و اما بقیع کجاست ؟
بقیع نام سرزمینی است در مدینه که به دستور رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به قبرستانی برای مسلمانان تبدیل شد.
اولین کسی که در آنجا به توصیه رسول خدا دفن شد عثمان بن مظعون بود که از دوستان نزدیک پیامبر و امیرالمؤمنین علی علیه السلام به شمار میرفت؛ علی علیه السلام در سخنانش او
را بسیار یاد میکرد و از روی علاقهاش به او، نام یکی از فرزندانش را عثمان نهاد.
رسول خدا برخی از شهدای احد و نیز فرزندش، ابراهیم، را در آنجا دفن کرد و به این ترتیب بر شرافت آن افزود. بعدها که عثمان بن عفان در قبرستان یهودیهای مدینه به اسم حس کوکب
دفن شد، معاویه بقیع را به قدری گسترده ساخت که قبر عثمان در بقیع قرار گیرد.
بقیع هم اینک مزار چهار تن از امامان شیعیان ( امام حسن مجتبی(ع) ، امام سجاد(ع) ، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) ) است. همچنین قبر
بیشتر زنان پیامبر(ص) و نیز عباس عموی پیامبر
(ص) و فاطمه بنت اسد، مادر امام علی علیه السلام، و برخی دیگر از بزرگان در این قبرستان قرار دارد. بقیع قبرستانی است مورد احترام همه
فرقههای اسلامی، و اکنون در چند قدمی حرم پیامبر قرار دارد.
جهت دریافت تصویر و انجام سفر مجازی از طریق زیر اقدام نمایید : نحوه استفاده : اگرچه اغلب کاربران در اولین نگاه متوجه امکانات این تصاویر خواهند شد اما بهتر است اشاره ای گذرا بر نحوه عملکرد آن داشته باشیم : 1) برای حرکت فقط باید ماوس را حرکت دهید تا به تمامی نقاط تصویر پاناروما دسترسی داشته باشید . 2) در این تصاویر شما می توانید به صورت مجازی لنز عکاسی را زوم کنید . از دکمه اسکرولر ماوس و یا کلیدهای PageUP و PageDown برای تعویض بزرگنمائی تصویر از لنز 17 میلی متر تا لنز 75 میلی متر استفاده کنید . ضمنا این کار را می توانید با نگاه داشتن کلید سمت راست ماوس و عقب و جلو کردن ماوس نیز انجام دهید . 3) برای انتخاب تصویر پاناروما ( سه بعدی 180 در 360 درجه ) به عنوان محافظ صفحه نمایش ( Screen Saver ) از کلید F5 استفاده کنید .(البته در ابتدا و قبل از اجرای تصویر آن را به محل مشخص و ثابتی انتقال دهید تا پس از فشردن کلید F5 ، تصویر همیشه از همانجا فراخوانی شود.) 4) برای خروج از کلید ESC استفاده کنید .
[ یکشنبه 92/2/15 ] [ 6:12 عصر ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
? میز گرد تلویزیونی
حسینه اعظم زنجان
تصاویر سخنرانی حجت الاسلام ظهیری به مناسبت شهادت حضرت صادق علیه السلام در دفتر آیه الله العظمی بروجردی رحمه الله علیه
برای دریافت متن و صوت سخنرانی اینجا را کلیک کنید
فرات ، کربلای معلا ، آل یاسین 86
حاج عباس کشوانی کلید دار سرداب مقدس قمر بنی هاشم علیه السلام (کربلا89
مسجد خرمشهر سال 67
حاج حسن باقری و حاج علی خورشید مداحان اهل بیت علیهم السلام (یزد 89
از پیامبران الهی سلام الله علیه ( تخت فولاد اصفهان
دفتر آیه الله العظمی بروجردی 90
! با حاج سید مهدی میرداماد بین الحرمین کربلای معلا
[ یکشنبه 92/2/15 ] [ 10:43 صبح ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
سلفی ها که اکنون بلای جان اسلام شده اند بار دیگر رذالت و پستی خود را به نمایش گذاشتند قبر صحابی بزرگ اسلام را نبش کرده و روی زشت کاران عالم را سیاه نمودند. معنای این نبش قبر چیست؟ به نظرم شاید به خاطر این است که اینها از قبرهای وابستگان به اهل بیت علیهم السلام نیز وحشت دارند ، از قبرشان نیز واهمه دارند تا چه رسد به خودشان نکته: متوکل عباسی بیش از بیست بار کربلا را شخم زد و به دنبال قطع علاقه شیعه از امام حسین علیه السلام بود، اما هرگز موفق نشد ، متوکل می خواست شیعه به زیارت نرود ! چرا که می دانست یک زیارت برابر با هزاران ساعت تبلیغ علیه فرهنگ فراموش کنند گان غدیر است از قبر حسین علیه السلام نیز واهمه داشته و دارند، و امروز نیز سلفی های زمان ثابت کردند که از قبر حجرها می ترسند متوکل های زمان نیز امروز ناجوانمردانه روی سیاه خود را از زیر نقاب دشمنی بیرون زدند. ما به اینان می گویییم: شما که اینقدر به همسر رسول خدا عایشه احترام می گذارید چگونه سخنش را نشنیدید که در باره حجربن عدی چه گفت؟ به نظر می رسد اینان سر در آخر صهیونیست دارند و از آنان تغذیه می شوند....
گذری بر زندگانی حجربن عدی که درود خدا بر او باد
و نفرت را به حکومت امویان برانگیخت.
مسلمانی راستین، باوفا، شبزندهدار و روزهدار بود. شمشیر مى زد او پیش از شروع جنگ صفین، روزى پشتیبانى خود را از امیرمؤمنان علیه السلام چنین اعلام کرد "ما زاده جنگ و فرزندان شمشیریم مى دانیم جنگ را از کجا باید شروع کرد و چگونه از آن بهره بردارى نمود، ما با جنگ بزرگ شده و آن را آزموده زود شناخیتم، ما داراى یاران نیک، خویشاوندان و عشیره فراوان، رأى آزموده و نیروى پسندیده اى هستیم. اینک اختیار ما در دست توست، اگر به شرق یا غرب جهان بروى، در رکاب تو هستیم و هر چه دستور بدهى اطاعت مى کنیم. امیر مؤمنان علیه السلام از این وفادارى خوشحال شد و درباره او دعا کرد. یکى از افتخارات وى مقابله با ضحاک یکى از فرماندهان نامدار شام بود که در این نبرد پیروز شد.
چشمانش میجوشید، با احترام مقابل حضرت نشست. غرق فکر بود و میخواست امام حسن علیه السلام به او و چند نفر از یارانش اعتماد کند و دوباره با معاویه بجنگد. امام هم در فکر بود. پشت سر گذاشتیم و در باطلی در آمدیم که از آن میگریختیم و پستی را از خودمان به خود بخشیدیم و فرومایگی را پذیرفتیم که سزاوار آن نبودیم. جنگ بدهد. منتظر روزی بود که امیرالمؤمنین به او وعده داده بود؛ روز شهادتش. تا آن روز، با ارادهای محکم، در دوستی علی علیه السلام و پیروی از او باقی ماند. حاکمان مغیره بود که چون از محبوبیت عمومى و شایستگى و فضیلت حجر آگاه بود ناگزیر به آن اعتراف مى کرد و مى گفت نمى خواهم بهترین مردان شهر را بکشم تا آنان را در پیشگاه خدا سعادتمند گردند و من بدبخت و تبهکار! او اضافه کرد با قتل حجر و یاران او معاویه در دنیا به عزت و آقائى مى رسد ولى مغیره روز قیامت ذلیل و معذب مى گردد. شیعیان، بهخصوص شیعیان کوفه میکردند و بعضی از چهره های سرشناس شیعه را به بهانه های پوچ و بی اساس به قتل میرساندند. یکی از آنان حجربن عدی کندی بود. مرگ نماز را طول دادى گفت: "به خدا سوگند در عمرم هر وقت وضو گرفته ام، دو رکعت نماز خوانده ام و هرگز نمازى به این کوتاهى نخوانده ام و براى اینکه خیال نکنید من از مرگ مى ترسم به این کوتاهى خواندم و بعد گفت پس از مرگ من، زنجیر از دست و پایم باز نکنید و خون پیکرم را نشوئید زیرا مى خواهم روز رستاخیز با همین وضع با معاویه روبرو شوم"! ملاقات کرد، به او گفت: « چرا حجر و یاران او را کشتی و از خود شکیبایی نشان ندادی؟ از رسول خدا شنیدم که فرمود در « مرج عذراء » جماعتی کشته می شوند که فرشتگان آسمان از کشته شدن آنها خشمگین خواهند شد.» معاویه برای این که عمل خود را توجیه کند گفت:« در آن زمان هیچ مرد عاقل و کاردانی نزد من نبود تا مرا از این کار باز دارد.» [ یکشنبه 92/2/15 ] [ 10:17 صبح ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
|
........................ |
........................