چیزی شبیه سکوت.... چیزی شبیه سکوت فریاد حروفی است که در حلقوم جان قلم مانده اند!
نمی گویم سکوت است که فریاد بی قراری روزهای بی کسی است
فریادی به اوج سکوت و سکوتی به عمق دریای تنهایی....
|
به احترام چشمان رنگیت ، سیاه و سفید می نویسم؛ از نگاه ذربینی ات شرم دارم! تو مرا چگونه می بینی ؟! نوشته ام را ، افکار و عقایدم را..... بهترین صبر و نمونه صابران صبر در برابر کششهاست. کششهایی از جنس نگاه تو ، از جنس توجه تو!! و من وقتی فرصت جذب و زمینه آن را یافتم اما با یک مبارزه و جهاد برتر خود را از قید و بند و زنجیرهای نگاه رستم چنان قیمتی می شوم که فرشتگان به حالم غبطه می خورند و از این کارش انگشت به دهان می مانند.
صبر در برابر کششها به معنای استقبال از سرکوب کردن غرائز نیست به معنای استقبال از بدبختی نیست؛ بلکه به معنای فراهم نمودن زمینه پاک زیستن است....... و من اینهمه را از چشمان رنگی تو دارم! نگاه تیز بینی ات، نگاه ذربینی ات... و من به احترام نگاه رنگی ات ، تحصن می کنم و عایقی بر رشته پر نور محبتم می کشم.... [ پنج شنبه 92/5/24 ] [ 6:28 عصر ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
|
........................ |
........................