چیزی شبیه سکوت.... چیزی شبیه سکوت فریاد حروفی است که در حلقوم جان قلم مانده اند!
نمی گویم سکوت است که فریاد بی قراری روزهای بی کسی است
فریادی به اوج سکوت و سکوتی به عمق دریای تنهایی....
|
1- پناهگاه تقوا «اعلموا عبادالله ان التقوی دار حصن عزیز»1؛ بدانید ای بندگان خد، تقوا دژی مستحکم و غیرقابل نفوذ است. نباید تصور کرد که تقوا از مختصات دین داری است، از قبیل نماز و روزه، بلکه تقوا لازمه انسانیّت است. انسان اگر بخواهد از طرز زندگی حیوانی و جنگلی خارج شود ناچار است که تقوا داشته باشد.2 جوان در میدان رزم است، میدان تقابل عقل و نفس ، جبهه ای که خط مقدم است و مرکز حمله های پی در پی. در این جنگ و گریز تنها جوانی می تواند از این پیروز در آید که روح حماسه را با سلاح تقوا و ایمان در خود ایجاد کرده باشد.
بسیاری از جوانان نمی دانند که لذت چند لحظه ای گناه خسارتی به بزرگی و شدت یک عمر به بار می آورد اینان خیال می کنند برنده میدان زندگی کسی است که لذت بیشتری ببرد، به همین منظور برای اینکه از مبادا عقب بمانند تن به هر رابطه و معاشرتی داده و لذت گمشده خود را جستجو می کنند. قدرت تصمیم گیری شکایت می کنند برای درمان آن چاره جویی می کنند. آنان می گویند: اما کم تر موفق شده ایم. که نقش عمده ای در ترک گناه و عادات ناپسند دارد، یاد می کند و می فرمایند: آگاه باشید! خطاها و گناهان مانند اسب های سرکش و لجام گسیخته ای هستند که گناه کاران بر آن ها سوارند و آنان را در قعر دوزخ سرنگون خواهند ساخت و تقوا همانند مرکب های راهوار و آرامی است که صاحبانشان بر آن ها سوارند و زمامشان را به دست دارند و آنان را تا بهشت پیش می برند.3 ارزش عمر و قیمت زندگی بر کسی پوشیده نیست زندگی سرمایه ای است که قابل قیمت گذاری نبوده و هیچ محکی برای اندازه گیری ارزش آن نیست در این میان از چهار فصل زندگی انسان یعنی: بهار ، تابستان، پاییز و زمستان بیشترین ارزش را بهار عمر انسان به خود اختصاص داده است. بهار زندگی همان دوران جوانی است که هیج گوهری به ارزش آن نمی رسد. پس جوانان عزیز باید قدر این گوهر را بدانند و آن را به زشتی گناه آلوده نکنند. سعدی با الهام از سخنان بزرگان می گوید: جوانا ره طاعت امروز گیر که فردا جوانی نیاید ز پیر قضا روزگاری زمن در ربود که هر روزش از پی شب قدر بود من آن روز را قدر نشناختم بدانستم اکنون که درباختم امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «لاتنس صحتک و قوتک وفراغک وشبابک ونشاطک ان تطلب بها الاخرة»6 ؛ سلامتی و قدرت و فراغ بال و جوانی و نشاط خود را فراموش مکن، از آن ها در راه آخرت استفاده کن. می فرمایند: آن ها در ایام سلامت بدن سرمایه ای مهیا نکردند و در اولین فرصت های زندگی درس عبرتی نگرفتند، آیا کسی که جوان است جز پیری انتظار دارد.7 دو چیز است که قدر و قیمتشان را نمی شناسد مگر کسی که آن دو را از دست داده باشد: یکی جوانی و دیگری تندرستی. زیرا صفحه دل جوان با زشتی ها و خصلت های ناپسند شکل نگرفته و چراغ فطرت در دلش می درخشد. امام علی(علیه السلام) به فرزندش امام حسن(علیه السلام) چنین می فرمایند: قلب نوجوان مانند زمین خالی است که هر ذچه در آن بیفشانی آن را می پذیرد، پس پیش از آن که قلبت سخت شود و فکرت به امور دیگر مشغول گردد، به تعلیم و تربیت تو مبادرت کردم و همت خود را بر تربیت تو گذاشتم.
از این رو مبارزه با آن سهل و آسان است.9 ؛
جوانان باید از این امتیاز بزرگ به شایستگی استفاده کنند که فرمود: «غالب الشهوة قبل قوة ضراوتها فانها ان قویت ملکتک واستفادتک ولم تقدر علی مقاومتها»10 پیش از آن که تمایلات نفسانی به تجری و تندروی عادت کنند با آن ها مقابله کن، زیرا اگر تمایلات در تجاوز و خودسری نیرومند شوند، فرمانروای تو خواهند شد و تو را به هرسو که بخواهند می برند و قدرت مقاومت در برابر آن ها را از دست خواهی داد. مولوی می گوید: و بزرگ منشی است، آن جا که می فرمایند: «اکرم نفسک عن کل دنیه و ان ساقتک الی الرغائب فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضا ولاتکن عبد غیرک وقد جعلک الله حرا»11 بزرگوارتر از آن باش که به پستی تن دهی هرچند تو را به مقصود رساند، زیرا نمی توانی در برابر آن چه از آبرو و شخصیت در این راه از دست می دهی بهایی به دست آوری، و بنده دیگری مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است. که خوش بختانه دست آفرینش بذر آن را در نهاد آدمی افشانده است. بدیهی است که این بذر نیاز به مراقبت و رشد و شکوفایی دارد. عزت نفس موجب بهره وری فرد از نیروی خرد و به کارگیری آن در امور زندگی و منشا تکوین شخصیت در انسان است. بی دلیل نیست که نظام سلطه فرعونی در طول تاریخ برای استثمار دیگران، در گام نخست روح مکرمت انسانی را نشانه گرفته و شخصیت آنان را تحقیر می کند. میزان قرار دادن وجدان اخلاقی در معاشرت اجتماعی است. آن حضرت خطاب به فرزندش چنین می فرمایند: «یا بنی اجعل نفسک میزانا فیما بینک و بین غیرک»12 پسرم، خود را معیار و مقیاس قضاوت بین خود و دیگران قرار ده.
*******************************************************
[ سه شنبه 92/4/25 ] [ 6:6 صبح ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
|
........................ |
........................