چیزی شبیه سکوت.... چیزی شبیه سکوت فریاد حروفی است که در حلقوم جان قلم مانده اند!
نمی گویم سکوت است که فریاد بی قراری روزهای بی کسی است
فریادی به اوج سکوت و سکوتی به عمق دریای تنهایی....
|
مرا به روزه چه کار؟ روزه سهم کیست؟ قمست کدام بنده و نوکر؟ روزه سهم من از نخوردنها است؛ از نچشیدن ها؛ یک بار خودم را برای نخوردن دعوت کردم و خودم را بر سر میز
رزرو شده خالی از خوراکی ها پذیرایی کردم؛ می گویند خدای متعال میزبان نخوردن ها و نیاشامیدن هاست که روزهای سفره های پر از خالی یاد من را سپری کردی! چه سری در این روز گرم بدون آب و بدون خورا ک است؟ چگونه با نخوردن می توان به خدا رسید و با نیاشامیدن عطش زیارت او را چشید؟ که فرمود ( الصوم لی) روزه مال من است (و انا اجزی به) و پاداشش خود منم! قیامت مردم در صحرای عطش و سفره پر از خالی است! قیامت دنیا را می گویم که صراطش از مو باریکتر و لبه اش از شمشیر تیز تر است! خدا با کدام قدرت نداشته ام از این صراط عبور کنم؟ و با کدام نیروی نداشته ام به استقبال عطش و گرسنگی در قیامت بروم؟! مگر نه این است که بعد از مرگ عطش است و غربت؟ که فریاد زد با روزه و با نخوردن و با نیاشامیدن!.....
[ جمعه 92/4/21 ] [ 12:50 صبح ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
|
........................ |
........................