چیزی شبیه سکوت.... چیزی شبیه سکوت فریاد حروفی است که در حلقوم جان قلم مانده اند!
نمی گویم سکوت است که فریاد بی قراری روزهای بی کسی است
فریادی به اوج سکوت و سکوتی به عمق دریای تنهایی....
|
آیا میدانید اصرار بر صبر و رضای به قضای خداوند بوی استقبال از بدبختی می دهد؟؟ بسیاری از انسانهای کوته فکر کم بینش فکر می کنند اگر خدای متعال می گوید به قضای من راضی باش و صبر را در زندگی خود سرلوحه خویشتن قرار ده ؛ به این معنا است که انسان از بدبختی ها استقبال کند. در حالی که چنین تصور پوچی هرگز درست نیست. بدون تردید این دنیا دنیای اسباب و علل طبیعی است و بدون آن کاری از پیش نمی رود. توضیح اینکه هیچ انسانی بدون توسل و پیوند با اسباب و عوامل طبیعی نمی تواند راهی از پیش ببرد ؛ فرض کنید شخصی مدام نماز بخواند و دعا کند که خدای متعال کیسه ای پر از اسکناس برایش بفرستد ، هرگز چنین چیزی رخ نمی دهد ، او برای رسیدن به سرمایه و پول باید به کار و زحمت متوسل شود و با اسباب و علل طبیعی به آن دست یابد. یا فرض کنید کسی که به بیماری دندان درد یا سر درد مبتلا می شود باید به دکتر و دارو متوسل شود. و بدون آن امکان بهبودی نیست. البته در پاره ای از مواقع معجزاتی رخ می دهد ولی آن معجزات عموما بعد از نا امید شدن از اسباب و علل طبیعی است که دریای کرم حضرت حق متلاطم می شود و گوشه ای از رحمت خود را به نمایش می گذراد. بنابر این یک جوان وقتی به مشکلی برخورد کرد باید صبور باشد ؛ این بدان معنا نیست که دست از فعالیت و کوشش بردارد و به استقبال آن مشکل برود نه این نیست؛ بلکه به این معنا است که با تلاش و کوشش و توسل به اسباب و علل طبیعی در رفع آن کوشش کند.
بیان این نکته را از این جهت جلو انداختم تا به این مطلب اشاره کنم که بهترین صبر و نمونه صابران صبر در برابر گناه است. امام علی علیه السلام صبر در برابر گناه را یکی از مهترین و برترین نمونه های صبر معرفی کرده است. جوان وقتی فرصت گناه و زمینه آن برایش فراهم شده است اما با یک مبارزه و جهاد برتر خود را از قید و بند گناه دور می کند چنان قیمتی پیدا می کند که فرشتگان به او غبطه می خورند و از این کارش انگشت به دهان می مانند. صبر در برابر گناه به معنای استقبال از سرکوب کردن غرائز نیست به معنای استقبال از بدبختی نیست؛ بلکه به منعای این است که زمینه پاک زیستن را برای خود فراهم نماید........ باشد تا بعد......
[ جمعه 85/10/15 ] [ 1:4 عصر ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
|
........................ |
........................