چیزی شبیه سکوت.... چیزی شبیه سکوت فریاد حروفی است که در حلقوم جان قلم مانده اند!
نمی گویم سکوت است که فریاد بی قراری روزهای بی کسی است
فریادی به اوج سکوت و سکوتی به عمق دریای تنهایی....
|
مهمترین مشکل طنز باغ مظفر ترویج فرهنگ بغض و کینه محارم به یک دیگر است. در این طنز متاسفانه یک فرهنگ منفی که تنها میان دور افتادگان از فرهنگ دینی رواج دارد به تمام معنا تزریق شده است. فروغ خانم که در چندین ازدواج ناکام مانده است با دختری که از یک خانواده غیر خان زاده است در فضایی قرار می گیرد و سرانجام بعنوان خواهر شوهر نازی حس حسادتش او را به کشمکشهای متفاوتی می کشاند. نکته مهم این است که پدر و مادر و برادر نازی که خود دختری تحصیل کرده است بسیار په په نشان داده شده و او که از یک خانواده معمولی جامعه است در خانواده ای رشد کرده است که از جزئی ترین مسائل تربیتی بی بهره اند. این مشکلی است که مدیری یا با قصد یا بدون قصد آن را به تصویر کشیده است. نکته مهم دیگر این سریال طبیعی نشان دادن ماجرای تلخ طلاق است فروغ خانم چندین بار ناکام می شود و با افتخار می گوید جدا شده ام و محبوبه که دوست دوران کودکی کامران و فروغ است نیز با شادی وصف ناپذیری رضایت خود را از طلاق و جدایی شوهرش اعلام می کند. راستی چنین سمی که به درون روح جامعه تزریق می شود آیا حد و مرز مقدسات را نمی شکند؟؟؟؟ مدیری گرچه در کارهای خود از استعداد و ذوق سرشار خویشتن بهره میگیرد و تا اندازه ای نیز موفق بوده است اما بطور قطع در ایجاد فرهنگ تنفر از خشم و بغض و کینه نسبت به محارم و نزدیکان و همچنین در نشان دادن چهره زشت و پلید طلاق کاری که نکرده است هیچ بلکه اثر معکوس دیگری گذاشته است. پیشنهاد ما به عنوان یکی از بینندگان به ایشان این است که ای کاش مقداری از این ذوق و سلیقه سرشار را در خدمت ترویج زیبایی ها مصرف می کردید و نویسندگان خود را به مثبت نویسی تشویق می کردید. مقایسه میان برره و باغ مظفر هنوز زود است گرچه نقد باغ مظفر نیز در این چند قسمت زود است ولی تاثیر و ترویج چنین ......... راستی نظر شما خواننده عزیز چیست؟؟ قبول دارین ؟؟؟؟
[ شنبه 85/10/9 ] [ 1:22 عصر ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
|
........................ |
........................