چیزی شبیه سکوت.... چیزی شبیه سکوت فریاد حروفی است که در حلقوم جان قلم مانده اند!
نمی گویم سکوت است که فریاد بی قراری روزهای بی کسی است
فریادی به اوج سکوت و سکوتی به عمق دریای تنهایی....
|
مهمترین نشانه اختیار انسان سه نشانه است: اول: احساس ندامت و پشیمانی اگر انسان مجبور بود چه معنایی داشت که پس از انجام گناه احساس پشیمانی کند. آیا تازیانه های وجدان بر گرده روح انسان نشانه اختیار انسان نیست؟ همینکه هر انسانی پس از انجام معصیتی ندامت و پشیمانی سراسر وجودش را می گیرد و آرزو می کند که ای کاش پاکی خود را حفظ کرده بودم نشانه اخیتار اوست. دوم: احساس خجالت و شرمندگی آیا کسی که گناهی انجام داد و احساس خجالت و شرمندگی کرد نشانه اختیار او نیست. به نظر شما کسی که مجبور است و به ا ین خیال رسیده که از خود اختیاری ندارد هنگام بروز یک عمل زشت از او خجالت می کشد؟ نه روشن است که نه ، کسی که خیال کند مجبور است مانند کسی است که از ترس جان خود خود را عریان کرده و زشتی های خود را به نمایش بگذارد. یک زندانی که در زندان گوانتانامو لخت به زور و جبر صهینونیست بی دین لخت می شود و عریان آیا برای این لخت شدن خجالت میکشد؟ البته که نه، چرا که او از روی اختیار این کار را نکرده است، اما انسانی که با اختیار خویش معصیت می کند از فرط خجالت سر به زیر می اندازد و گاهی آروزی مرگ خود را می کند. سوم : ثواب و پاداش به نظر شما شخصی که از روی جبر و بی اختیار کاری کند مستحق پاداش است؟ هرگز! می گویند: در یک مسابقه قرار شد هرکس بتواند خود را از ساختمان هفت طبقه ای در رودخانه بیندازد و این سقوط را انجام دهد مبلغ دومیلیون دلار جایزه بگیرد هیچ کس حاضر نشد ، ناگها همه خبرنگاران دیدند جوانی با کمال شجاعت خود را از بالای هفت طبقه به زیر انداخت، همه اطرافش را گرفته و از او می پرسیدند انگیزه شما از این سقوط آزاد چه بود؟ او گفت: من انگیزه منگیزه سرم نمی شود ، فقط فوری بگویید کدام پدر سوخته مرا هل داد؟ خوب چنین کسی که مستحق جایزه نیست، او جبرا به یک کار دست زده است و کسی که جبرا کاری کند هرگز مستحق جایزه نیست مثال دیگر خدای متعال روز قیامت هرگز به یک انسان خوشکل به خاطر خوشکلی ظاهریش جایزه نمی دهد، چرا که انسان در بهره مندی از خوشکلی ظاهری هیچ اختیاری نداشته و این یک موهبت جبری الهی است با توجه به نکات فوق انسان یک موجود مختاری است که در میان تمام موجودات شرافت و کمالات عجیبی دارد بنابراین یک جوان نمی تواند خود را مجبور بداند ....... ادامه دارد.....
[ چهارشنبه 90/6/23 ] [ 8:38 عصر ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
آزادی یکی از مهمترین نیازهای موجودات زنده برای رشد و حرکت بسوی کمال است، اگر موجودی آزادی نداشته باشد و تحت اسارت و قید و بندی قرار گیرد مطمئنا به کمال نخواهد رسید. شما یک درخت را در نظر بگیرید برای رشد به شدت نیازمند آزادی است، اگر چیزی آنرا به اسارت بگیرد مطمئنا رشد نمی کند، حیوانات هم همینطورند اگر بخواهند رشد کنند باید حتما آزاد باشند. انسان نیز برای رشد و ترقی مادی و معنوی سخت نیازمند آزادی است. اگر آزادی جسمی اش محدود شود مطمئنا زمینه رشد و حرکت مادی را نخواهد داشت و اگر آزادی معنویش به خطر افتد نیز زمینه ای برای رشد و ترقی روحی و معنوی نخواهد داشت بنابراین انسان سخت نیازمند آزادی است، اصلا یکی از فلسفه های بعثت پیامبران الهی رساندن بشر به آزادی بوده است، پیامبران آمده اند که انسان اسیر نباشد و در پرتو آزادی بتواند رشد کند. با توجه به این مطلب تفسیر نادرست از قضا و قدر الهی انسان را به جبر می کشاند و در حقیقت آزادی انسان را در انتخاب و حرکت بسوی کمال به اسارت تبدیل می کند جوانی که تفسیر درستی از قضا و قدر الهی نداشته باشد مطمئنا خود را مجبور می پندارد و می گوید سرنوشت ما هم اینگونه رقم خورده است در حالی که در نگاه قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام انسان حاکم بر سرنوشت خویشتن است. جامعه حاکم بر سرنوشت خویشتن است. ملت ما زمانی بود که برای ارتباط و اتصال به اهل بیت علیهم السلام و پیاده کردن فرهنگ الهی اهل بیت علیهم السلام در این کشور حکومت سلطنتی پهلوی را پذیرفته بود، مردم خودشان با اراده آهنین خود سرنوشت خویشتن را رقم زدند که امروز هر چه داریم به برکت این خواستن است حال اگر مردم می گفتند خدا خواسته ما زیر یوغ و چکمه رضا خان باشیم و دست روی دست می گذاشتیم چه اتفاقی می افتاد؟ اما به برکت درایت های بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و تداوم هدایت سکان انقلاب توسط رهبری معظم انقلاب ، خامنه ای عزیز ملت ایران حاکم بر سرنوشت خویش شد و برای صدرو انقلابش هیچ احتیاجی به ویزای برون مرزی نداشته و ندارد و اکنون این حاکمیت بر سرنوشت به تمام ملت ها و ممالک سرایت کرده است....... ادامه دارد [ چهارشنبه 90/6/23 ] [ 8:23 عصر ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
تمسخری دیگر: 1. یکی دیگر از بدترین قسمتهای این فیلم قسمتی بود که روح هوس رفتن به شمال و دریا و سینما می کند. این مطالب کاملا مغایر با قرآن کریم و مبانی اعتقادی شیعه و مسلمانان است. چرا روح مونث و مذکر؟
2. سوال ما از کرگردان و نویسنده این سریال این است اگر شما می خواستید روح را به لجن جهل و نادانی خودتان بکشید لازم بود اینگونه اعتقادات مردم را تخریب کرده و مردم را نسبت به روح و مسئله مرگ اینگونه متزلزل کنید. به نظر شما لازم بود یک دختر به نام مینا و یک پسر به نام امیر حسین همنشین هم باشند ؟ آیا اشکالی داشت دو پسر یا دو دختر روحشان به قول شما سرگردان شود ؟
تاثیر سریال از نظر اعتقادی در جامعه!!
سوال دیگر ما این است که آیا تمام پیام شما از این فیلم چه بود؟ مثلا تماشاچی های این فیلم بسیار متدین تر شدند،توبه کار شدند؟ مسیر جدیدی به رویشان باز شد؟ اعتقادات دینی محکم تری پیدا کردند؟ به خدا سوگند هیچ تماشاکننده ای در ماه رمضان با دیدن فیلم شما به یاد خدا نیفتاد؟ جز دختر بازی روح و عشق و عشق بازی ارواح و به لجن کشیدن قداست روح ثمری دیگر داشت؟
خستگی روح!!! 6.آیا روح خسته می شود و آرزوی سوار شدن ماشین می کند، دریکی از پلانها مینا به امیر حسین می گوید اگر راه دور است بگو با ماشین برویم من حال ندارم... بسیار مسخره و مضحک بعد دیگری از ابعاد روح را به جهل خویش آلوده نکرده اید؟
محدویت رحمت حضرت حق 7. تصویر ورود افراد آلوده به جهنم مثل پلان تصادف دزدی از دزدها و فرار از دست پلیس و کشته شدن و ورودش به جهنم عجیب بود آیا شما ازا ینکه زمین را شکافتید و از آن آتش خارج کردید و روح پسرک جوان گنه کار را در آن انداختید منظوری نداشتید که جهنم در همین زمین است و بهشت و جهنمی وجود ندارد؟ شما چه قدر راحت پسر ک را به جهنم بردید ، آیا به جای خدای مهربان عالم تصمیم گرفتید؟ آیا خدای متعال بدون هیچ سوال و جوابی بنده اش را وارد جهنم می کند؟ اصلا شما می توانید جهنم را تصور کنید که اینگونه آن را به تصویر کشیده اید و خیال بافی کرده اید نکته آخر کلام آخر حقیر خطاب به مسئولان ذی ربط است و نکته ای به عالمان دینی ، به نظر شما در حوزه علمیه قم یک کارشناس قرآنی قوی نبود که این فیلم نامه در اختیارش گذاشته شود و صحت و عدم صحت آن معلوم شود. آیا سریال به این مهمی که با اعتقادات مردم سر و کار دارد نباید با نظارت حوزه علمیه ساخته شود؟ و از همه مهمتر اینکه ، چرا اگر به یک پزشک ، یک معلم ، یک رئیس بانک ، یک دانشجو، یک سرتیپ ، یا سرهنگ نظامی توهین شود همه آن قشر اعتصاب می کنند و ندای اعتراضشان را به گوش مردم میرسانند و به هر وضعی شده توهین کننده را وادار می کنند که از کرده خود عذر خواهی کرده و اعلام ندامت نماید! حال به نظر شما اگر به دین و اعتقادات مردم لطمه ای خورد و مردم اعتقادت دینی و معنویشان مورد حمله قرار گرفت کدام قشر باید اعتراض و به مردم بصیرت بدهند؟ مگر رسول معظم اسلام خاتم پیامبران نفرمود بر عالمان دینی است که جلو بدعتها را بگیرند و اگر نگیرند لعنت خدا و همه لعنت کنندگان برآنان باد. إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِی أُمَّتِی فَلْیُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ وَ إِلَّا فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ پس چرا سکوت؟ و نکته آخر اینکه مطمنا نقدها و بررسی ها و تحلیل های پس از اتمام پخش سریالها راه چندانی از پیش نمی بردچند کارشناس بنشینند و فیلم را تجزیه و تحلیل کنند سود چندانی ندارد چرا که حتی یک بیستم بیندگان هم میلی به دیدن این لیل ها ندارد. اینجاست که باید عاجزانه گفت انا لله و انا الیه راجعون اللهم انا نشکو ا الیک فقد نبینا و غیبت ولینا...... [ سه شنبه 90/6/8 ] [ 12:2 صبح ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
یکی از فیلمها و سریالهایی که در ماه مبارک رمضان تا کنون پخش شده است سریال « پنج کلیومتر تا بهشت» است. گذشته از نقطه قوتهای آن ، این سریال تاثیر مخرب فوق العاده ای در اعتقادات دینی مردم بویژه نسل جوان داشته است. قبل از هر چیز گفتنی است خدای متعال در قرآن به رسولش می فرماید : ای پیامبر ! مردم از تو در باره روح سوال می کنند ، تو در پاسخ آنان بگو روح از امر خدای متعال است . وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلاً (85 سوره اسراء) یعنی حقیقت روح برای کسی روشن نیست و کسی قدرت شناسایی و معرفی آن را ندارد. با توجه به این نکته و حقیقت قرآنی، چند سوال از نویسنده و کارگردان سریال پنج کلیومتر تا بهشت؟ 1. نام سریال: اولا چرا نام این سریال پنج کلیومتر تا بهشت است؟ آیا منظورتان از پنج کلیومتر تا بهشت ، پنج کلیومتر تا بهشت زهراسلام الله علیها در تهران ست؟ یا پنج کیلومتر تا بهشت موعود در قیامت؟ حال چر ا پنج کلیومتر ، و ده کلیومتر نه، چرا پنج کلیومتر و بیست کلیومتر نه؟ هر چه باشد به نظر می رسد در این فیلم پنج رکن اصلی و اساسی دینی مورد هجمه قرار گرفته و ریشه همه چیز زده شده است. اما محتوا و متن سریال: 2. مخالفت قطعی با احکام الهی و مقدسات دینی . در قسمت اول تا سوم این فیلم هنگامی که امیرحسین روح می شود و با دخترک سرگردانی همراه می شود چند بار روح دختر با صراحت تما م می گوید اگر بهشت و جهنمی باشد!!. قطعا این قسمت خلاف قرآن است. خدای متعال در قرآن می فرماید هنگامی که روح کسی را به تمامه و کامل گرفتیم او به حقیقت برزخ و قیامت آگاه می شود به همین خاطر از خدای متعال درخواست می کند که یک بار دیگر او را بازگردانند تا گذشته تاریک خود را جبران کند. این مطلب فرقی میان روح سرگردان و روح غیر سرگردان ندارد. اصلا روح که سرگردان نمی شود ، چرا که انسان یا زنده است یا مرده ، به عبارت دیگر یا روح دارد یا ندارد، سرگردانی روح حتی در خواب نیز بی معنا است و طبق منطق قرآن هرگز روح انسان سرگردان نمی شود. اصحاب کهف 310 سال خواب بودند و به طرز معجزه آسایی حقیقت معاد را تفسیر کردند ، آیا در این 310 سال روح آنان سرگردان بود؟ بدترین قسمتهای سریال: 3. زشت ترین و کثیف ترین قسمت این سریال همان قسمتی بود که روح امیر حسین به خاطر اینکه نگاهش به نامحرم نیفتد وارد اتاق یا منزل نمی شود و اگر می شود با طرز مسخره آمیزی وارد می شود. همانگونه که انسان در خواب تکلیفی ندارد روح نیز مکلف نیست لذا نمی دانم منظور نویسنده محترم از اینکه امیرحسین را وارد خانه نمی کند که نامحرم نبیند چیست ؟ و آیا این به تمسخر گرفتن حکم حجاب نیست؟ اگر یک فرد لائیک و بی دین این فیلم را ببیند نمی گوید چه دین مسخره ای که حتی ارواح نیز باید از یکدیگر رو بگیرند و خود را در حصار حجاب قرار دهند؟؟!! سوال من از نویسنده و کارگردان فیلم این است مثلا اگر این جملات نبود و این دیالوک مسخره به نوع دیگری گفته می شد اشکالی داشت؟ مثلا اگر به این موضوع پرداخته نمی شد و وقتی امیرحسین وارد میشد مادر مینا را با چادر و حجاب می دید و اصلا ذکری از آن نمی شد اتفاقی می افتاد؟ به نظر کارگردان و نویسینده وقتی امیرحسین خود را وارد اتاق آیدا می کند و پشت به تخت او می ایستد و به شکل بسیار مسخره و مضحکی به مینا می گوید ببین آیدا رو سری دارد یا نه ؟ به مستمع و بیننده و تماشاچی چه حالی دست می دهد. تصوری که از آیدا خانم در حال استراحت دارد و لو اینکه او را نبیند چه تصوری است؟ آیا این مسئله لازم بود مطرح شود؟ مگر روح محرم و نامحر م دارد؟ ، آیا این مسئله تیشه زدن به ریشه حجاب و عفاف نیست؟
[ سه شنبه 90/6/8 ] [ 12:1 صبح ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
........
|
........................ |
........................