سفارش تبلیغ
صبا ویژن
""""""""""""
وبلاگافکت نوار وضعیت
"""""""""""""

چیزی شبیه سکوت....
چیزی شبیه سکوت فریاد حروفی است که در حلقوم جان قلم مانده اند! نمی گویم سکوت است که فریاد بی قراری روزهای بی کسی است فریادی به اوج سکوت و سکوتی به عمق دریای تنهایی....

 

سوخت دلم ، آتش تو جانم داد

 

بیشتر مردم نگاهشان به ائمه طاهرین علیهم السلام یک نگاه عارفانه نیست ،

 آنان خیال می کنند وجود مقدس اهل بیت علیهم السلام تنها

یک رهبران دینی هستند که در مقام و جایگاه مانند یک عالم ربانی به دنبال ادای وظیفه اند.

 در حالی که اینگونه نیست ، کسانی هستند که تمام هستی وجود

و بود خود را مدیون آن بزرگوارن است ، چرا که بدون عنایت و لطف خدای

 متعال که از راه و کانال آن بزرگوران به موجودات می رسد امکان

 رسیدن به فیض وجود را نخواهند داشت.

 خواننده عزیز برای آگاهی بیشتر در این باره می تواند به کتاب

 مفاتیح الجنان زیارت جامعه کبیره مراجعه کرده و لا اقل ترجمه آن را یک بار با

 دقت مطالعه نماید. در این زیارت الهی که از زبان امام هادی علیه السلام

 انشا شده است به گوشه ای از عظمت معصومین علیهم السلام ا

 اشاره شده است.

 در این زیارت، آن بزرگوران واسطه فیض میان انسان و خدای متعال

معرفی شده اند ، و بهره مندی انسان از فیوضات الهی بدون ارتباط و اتصال

 با آن بزرگواران امکان نخواهد داشت.

عالم همه مهمان

  ائمه طاهرین علیهم السلام مالک عالمند و این ملکیت از طریق

خدای متعال به آنان وا گذار شده است ، بنابرا ین تمام مالکیت های عالم

 اعتباری محض است.

در روایتی نقل شده است که فردی به نام « مسمع» خدمت

امام صادق علیه السلام شرفیاب شد و ضمن احترام عرض کرد : شغل من

 ماهیگیری و غواصی است ، در آمد شغلی من در سال قبل

400 هزار درهم بوده است ، اینک 80 هزار درهم آن را که خمس مال من است

 را آورده ام تا به شما تقدیم نمایم.

 حضرت به مسمع فرمود: آیا فکر می کنی ما فقط مالک این مقدار

 از سرمایه توایم ؟ عرض کرد: آقا جان ! یعنی می فرمایید باقی مانده سرمایه

 ام را نیز بیاورم؟ حضرت فرمود نه فقط فراموش نکن که زمین و آن چه در اوست از آن ماست.

 حوزه مالکیت اهل بیت علیهم السلام فقط در دنیا منحصر نمی شود ،

 و در روایات زیادی وجود مقدس اهل بیت علیهم السلام بعنوان یکه تازان

 صحرای محشر و قیامت نیز معرفی شده اند.

 نکته مهم

ملاک ارتباط با اهل بیت علیهم السلام هرگز نباید امور مادی ، اعم از رسیدن به حاجات دنیوی باشد.

 این نکته را به این جهت تاکید می کنیم که هستند کسانی که تنها هنگام

 بروز مشکلات و درد های لاعلاج به یاد آن بزرگواران می افتند.

 تو گویی خدای متعال این چهارده نور متعالی را فقط برای همین کار فرستاده

 که نردبانی باشند تا گروهی از آن بگذرند و دنیای خود را تحصیل نمایند.

 در حرم حضرت رضا علیه السلام بودم ، مردی که در جمع زائران کاروان

 زیارتی ما بود به من گفت: همسرم تصمیم گرفته هرگز وارد حرم 

 نشود!!! گفتم: چرا؟؟ گفت: ما 18 سال است که ازدواج کرده ایم

 و هنوز بنا به هر دلیلی صاحب اولاد و فرزند نشده ایم ، همسرم در سفر

 گذشته که به مشهد آمده بودیم با امام علیه السلام شرط کرده بود که اگر

 تا سال آینده اجاق زندگیم با فرزندی روشن نشد دیگر به زیارتت نمی آیم.....

 در جوابش عرض کردم: شما امامی را قبول داری که در خدمتتان باشد،

 بنابر این اگر صلاح نبود که حاجت مادی شماد بر آورده شود شما آن امام

 را قبول ندارید...... معلوم می شود در امام شناسی ضعیف هستید

باید بدانید که قرآن می فرماید: انسان دوست دارد حاجاتش بر آورده شود ا

 اما چون به ضرر اوست ما دعاهایش را مستجاب نمیکنیم :

  عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیرلکم                                                  

چقدر زشت است که فردی به امام خود بگوید من در صورتی شما

را قبول دارم که حاجت مرا بدهید ، این فرد در واقع این نکته رابا کمال وقاحت

 بیان می کند که : من در صورتی شما را قبول دارم که شما در بست در خدمت من باشید....

انسان دارای دو حیات و دو زندگی است.

 بیشتر مردم حیات و زندگی را در حرکت قلب ، مغز و

منظم بودن فشار خون و .... می دانند ، اما در نگاه قرآن و ائمه طاهرین علیهم السلام این

 حیات و زندگی ، حیات و زندگی واقعی نیست.

 در نگاه قرآن و دین حیات واقعی انسان حیات روحی اوست ، چرا که شرافت

 انسان در این عالم به همان بعد روحی اوست.

  امیر مومنان علیه السلام در نهج البلاغه تعبیر زیبایی دارند، ایشان می فرمایند:

 هستند کسانی که در ظاهر از جسم سالمی برخوردارند و

 حرکت قلب و مغز و قوای جسمی آنان دقیق و منظم است ، اما اینان مردگان زنده نمایند.

 بنابر این در نگاه وجود مقدس حضرت علی علیه السلام زندگی

و حیات انسان فراتر از امور مادی انسان است.


[ یکشنبه 92/6/31 ] [ 5:14 عصر ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]

  

 

داستان آینه و مومن

 امیر مومنان علیه السلام می فرماید: رسول گرامی اسلام فرمود:

  الْمُؤْمِنُ مِرْآةٌ لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ

مومن آیینه برادر مومن خویش است

 حال سوال این است که منظور از این که فرمود:

 مومن آینه مومن است یعنی چه؟

شباهت میان مومن و آینه چیست؟ ویژگیهای آینه را ببنید تا سر

این شباهت را بدانید:


1. آینه عیب را بی سر و صدا می گوید

2. آینه روبرو می گوید و آبرو ریزی نمی کند

 

دوست دارم که دوست عیب مرا

                    همچو آینه روبه رو گوید

نه که چون شانه با هزار زبان

                   پشت سر رفته مو به مو گوید

3.دروغ نمی گوید

4. عیب را بزرگ نمی کند

5. فقط عیب را نمی گوید به زیبایی ها هم اشاره ای دارد

6. کاری به مقام و موقعیت افراد ندارد.

7. چاپلوسی نمی کند و دست روی عیب می گذارد بدون تعریف و تمجید صادق است.

 

  مومن واقعی نیز مانند آیینه است. 

 

 

 


[ یکشنبه 92/6/31 ] [ 4:33 عصر ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]

 

 زن وقتی زنده است که معشوق باشد، وگرنه حیات و هویت خود را

از دست می دهد.

 در زمینه چگونگی روابط دختر و پسر از دیدگاه قرآن و روایات مجموعه عواملی موثر


است که می توان  موارد زیر اشاره کرد:
:

1- طنازی در سخن و رفتار

قرآن کریم برای جلوگیری از روابط ناسالم میان زنان و مردان می فرماید: ”

 نازک و نرم با مردان سخن مگوئید مبادا آنکه دلش بیمار

 است به طمع افتد بلکه درست و نیکو سخن بگویید.” (احزاب. 32)

 2- تأخیر در ازدواج

 

زن و مرد، مکمل نیازهای روحی و روانی یکدیگرند و هر یک بدون دیگری احساس

فقر و نیاز می نماید. زن به دنبال تقدیس از جانب مرد و درآرزوی این است که تنها ملکه

 کاخ عشق و محبتش باشد.  (مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام،ص. 148)

 

  

و به قول ویل دورانت:

 زن فقط وقتی زنده است که معشوق باشد و توجه کردن به او
 

مایه حیات اوست. (ویل دورانت، لذات فلسفه، ص. 141)

و مرد نیازمند کسی است که قلبش برای او
 

بتپد و با گرمی نگاه و کلام پرمهرش، او را در مواجهه با ناملایمات زندگی امید بخشد

 3- بستر اجتماعی

 

یک عامل بسیار مهم در ایجاد چنین روابطی، وجود زمینه ای

 اجتماعی و گاه پنهان در میان جوانان است.

اگر در جامعه جوان چنین فرهنگی حاکم شود  که داشتن دوست پسر و یا

دوست دختر، نشانه قدرت و جاذبه اجتماعی است و یا این

جستجو کرد .

 4- عدم تقید خانواده به مسائل دینی

 

جوانان اولین برخوردها و معاشرت های ناسالم و مختلط را در

 خانه تجربه می کنند.فرهنگ خانواده است که حد و مرزها را به فرزندان

 می آموزد.

لذا قرآن کریم می فرماید: ” ای مومنان!

 
خود و خانواده خویش را از آتش دوزخ نگاه دارید.”(تحریم. 6)

یعنی خود و زن و بچه خود را تعلیم خیر دهید و ادب نمایید." (الدر المنثور، ج 6، ص. 244)

 و در نگهداری  همین بس که به آنها امر کنید بدان چه

 که خدا امر کرده و نهی کنید از آنچه خدا نهی کرده است. (کافی، ج 5، ص. 62)

اگر خانواده ها حدود شرعی را در روابطشان مراعات نکنند،

 دیگر چه انتظاری از جوانان با آن شرایط روحی و هیجانی می توان داشت .

5- بی توجهی به نیازهای جوانان در خانه

جوانان به محبت، برقراری صمیمیت، تنوع، تفریح و هر چیزی که شور و نشاط آنان

 را حفظ کند، نیازمند هستند.

 اگر والدین این نیازها را تأمین نکنند، خود آنان دست به کار می شوند و

 از آنجا که معمولا جوانان شتابزده و ناپخته عمل می کنند، از هر طریقی برای رفع نیاز

 خود اقدام می کنند. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، پرهیز از بیکاری است.

خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام که سلام درود خدا بر او باد توصیه می فرماید:

"هنگامی که از کار مهمی فارغ شدی خود را به کار دیگری مشغول کن"(انشراح. 7 )

والدین باید برای اوقات فراغت جوانان خود برنامه داشته باشند.

فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی علاوه بر اینکه

 آنها را از بسیاری از فسادها حفظ می کنند، در رشد ابعاد مختلف جوان

 

 


موثر است. والدین در برخورد با جوانان باید طریق اعتدال را پیش بگیرند و از هرگونه

 افراط، تفریط، برخورد خشک، خشن و انعطاف ناپذیر خودداری کنند.

و در ضمن نظارت و کنترل نامحسوس بر رفت و آمد و رفتارهای آنان، شخصیت و حریم خصوصی آنان راحفظ

نمایند زیرا اگر شخصیت او از بین برود و عزت و کرامتی نداشته باشد، هیچ امید خیری در او نیست. و

از سرزنش و ملامت نیز پرهیز کنند که آتش لجاجت را در آنان شعله ورتر می کند. (میزان الحکمه ، ج 8، ص 485، حدیث. 17831)


اندیشه که داشتن چنین روابط، نشانه بزرگ شدن است و یا پیداکردن دوست برای یکدیگر را


بخشی از پیمان دوستی به شمار آورند، روز به روز بر میزان این روابط افزوده خواهد شد.


برای رهایی از این زمینه فساد یکی از راهکار های آن را می توان در دقت در انتخاب همنشین


و خلاصه اینکه "هر یک از ما، در جدایی فقط نیمه ای از انسان است و همیشه نگران


آن نیم دیگر است”تا زمانی که دختر و پسر جوان این نیاز فطری را از راه ازدواج تأمین
 

نکرده و به آرامش روانی نرسیده باشند در معرض خطر هستند.

لذا رسول خدا(صلی الله علیه وآله)  فرمود:

” آن کس که ازدواج کند نیمی از دینش را حفظ کرده است

.” (میزان الحکمه،ج 4، ص 272، حدیث. 7807)


[ جمعه 92/6/29 ] [ 9:29 عصر ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]

 

 

 

                     تصاویر سخنرانی حجت الاسلام ظهیری

                       به مناسبت شهادت حضرت صادق علیه السلام

                                    در دفتر آیه الله العظمی بروجردی رحمه الله علیه

 

               

 

                                      

                       

 

                         

                              

 

                                 

 

                             برای دریافت متن و صوت سخنرانی اینجا را کلیک کنید

                                                    a20[1].jpg
                                                   

[ جمعه 92/6/29 ] [ 7:56 عصر ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]

  

 

 آسمان آرزوهایم پر از ابر است، هوس باریدن ندارند، برای بارش بارور نشده اند؛

به همین خاطر هوای دلم دلگیر ا ست، کاش شبی به خیال تو بر می خاستم و

مویه های دلم را با تو باز گو می کردم

آه سحر! آه اخلاص و چقدر تشنه اشکم....

در فضیلت سحر خیزی

خدای متعال در قرآن کریم ثواب نماز شب و سحر خیزی را بیان نکرده است

بزرگان ما می گویند:

 به خاطر عظمت و بزرگی ؛ پاداش آن در قرآن یاد نشده است

در فضیلت سحر خیزی و شب زنده داری همین بس که خدای متعال

رسول مکرم اسلام را مامور به آن کرده است                                 

یا ایها المزمل قم اللیل الا قلیلا.....

به قدری شب زنده داری مهم است که سرور و سالار شهیدان در آخرین

شب زندگی خود این فرصت را برای سحر خیزی انتخاب کرد.          

داستان:

سهل شوشتری می‌گوید:

سه ساله بودم که دایی‌ام «محمد بن سوار» شبی از بستر برخواست

 و مشغول نماز شب شد ـ همیشه کارش این بود ـ آن شب به من

گفت: «پسرم! آیا آن خداوند که تو را آفرید یاد نمی‌کنی؟»


گفتم: چگونه او را یاد کنم؟ گفت: «هر گاه به بستر خواب رفتی،

سه بار از دل بگو: خدا با من است و مرا می‌نگرد و من در محضر او هستم.‌»

چند شبی جملات فوق را از دل گفتم. سپس گفت: «این جملات را

 هر شب، هفت بار بگو!» من چنین کردم. شیرینی این

 ذکر در دلم جای گرفت. پس از یکسال گفت:«تا آخر عمر آن جملات را

بگو که همین ذکر، دست تو را در دو جهان می‌گیرد.‌» به این ترتیب،

                                                487389_233916820056548_100003146943593_413967_362191885_n.jpg

نور ایمان به توحید در دوران کودکی در دلم راه یافت و بر سراسر قلبم چیره شد. (1)

 

2. احترام به مقدّسات:

یکی از توصیه های موکد دین مبین اسلام حفظ و احترام مقدسات است.

در احوالات یکی از یاران حضرت امیر علیه السلام به نام نجاشی نقل می کنند که

او مردی بود که در جنگ هایی که در رکاب حضرت فدا کاری می کرد هم با شمشیر

می جنگید و هم با زبان خود با شعرهایی که می سرود به نفع سپاه اسلام مبارزه

می کرد؛

او بر اثر همنشینی با دوستان ناباب، روز اول رمضان در منزل یکی از دوستانش

روزه اش را افطار کرده و به میگساری و شراب خواری پرداخت

امیر مومنان علیه السلام وقتی او را دستگیر کرد ، حد و مجازات شراب خوار که

هشتاد تازیانه است را بر او جاری کرد، سپس ده ضربه دیگر بر آن اضافه نمود

نجاشی در حالی که زیر ضربات تازیانه به خود می پیچید گفت:

یا علی ! هشتاد ضربه حد شراب خوار است چرا ده ضربه زیاد زدی؟

حضرت فرمود ده ضربه اضافه به خاطر این بود که حرمت ماه خدا ماه رمضان

را حفظ نکردی.

آری ! مقدسات حرمت دارند و باید حرمتش حفظ شود.

داستان دیگر:

مرحوم آیة اللّه العظمی بروجردی کنار مرقد مطهر آیة اللّه

حاج شیخ عبد الکریم حائری (واقع در مسجد بالا سر حضرت معصومه علیهاالسلام)

تدریس می‌کردند. در یکی از روزها هنگام درس،آقا متوجه شد که یکی از شاگردان

 به قبر حاج شیخ عبدالکریم تکیه داده است، با تندی به او فرمود:

 «آقا! به قبر تکیه نکنید! این بزرگان برای اسلام زحمت کشیده اند، به آنها احترام بگذارید!»

آقای بروجردی نسبت به کتب علمی و دینی، احترام بسیاری قائل

بودند و می‌فرمودند: «در تمام عمرم در اطاقی که کُتب حدیث باشد،

حتّی دارای یک حدیث باشد، نخوابیده‌ام.‌» (2)

 

3. حق گویی در هر شرایطی

ائمه طاهرین علیهم السلام هموراه در کلمات خود به مسئله حق گویی

و حق خواهی اشاره کرده اند

از مهمترین نشانه های نشاط در زندگی به حق گویی اشاره شده است

انسان باید در راه حق استقامت داشته باشد و هرگز بر اثر سختی ها از

دفاع و پشتیبانی حق دست بر ندارد

یاران امیرمومنان علیه السلام در این بحث به دو گروه تقسیم می شوند

یک گروه کسانی که دین داریشان ضعیف بود و به محض اینکه می دیدند

دنیایشان در خطر است دست ازحق بر می داشتند، مثل طلحه و زبیر

و گروه دیگر کسانی بودند که تحت هیچ شرایطی دست از حق و حق گویی

برنداشته  و تا پای جان می ایستادند

مثل وجود مبارک حضرت میثم و کمیل و عمار و ....

داستان:

آیة اللّه مدرس به یکی از طاغوتچه‌های زمانش که عنوان «فرمانفرما» داشت،

مطالبی گفته و انتقاد سختی به او نموده بود. فرمانفرما به وسیله یکی

 از دوستان مدرّس به او چنین پیغام

فرستاد: «خواهش می‌کنم حضرت آیة اللّه! این قدر پا روی دُم ما نگذار!»

مرحوم مدرّس به پیام رسان گفت:«به فرمانفرما بگویید: حدود دُم حضرت

والا باید معلوم شود؛ زیرا من هر کجا پا

می‌گذارم، دُم حضرت والاست.‌» (3)

داستان دیگر:

دکتر مدرّسی (نوه مرحوم مدرّس) می‌گوید: یک روز دیدم مرحوم

مدرّس نامه‌ای نوشته است. چون نامه را روی زمین گذاشت، من هم آن

 را خواندم. در آن نامه نوشته بود: «شهریارا!خدا دو چیز

به من نداد: یکی ترس و دیگری طمع. هر کس همراه اسلام باشد، من با او همراهم.‌»

 از آنجا که من از اعضاء خانواده آن مرحوم بودم، فضولی کرده، پرسیدم: «آقا این نامه را برای چه کسی

نوشته اید؟» فرمود: «برای احمد شاه.‌» (4)

4. پدر یتیمان

یتیم و یتیم نوازی مورد سفارش دین قرار گرفته است

اولا احترام یتیم و سرپرستی او

و ثانیا پرهیز از تعرض به مال و ثروت یتیم

که قرآن کریم به شدت از آن نهی کرده و می فرماید

خورندگان مال یتیم مانند خورندگان آتشند!

                         

داستان:

حبیب بن ابی ثابت می‌گوید: مقداری عسل به بیت المال آوردند، حضرت

علی علیه السلام دستور داد، یتیمان را حاضر کردند.

 در موقعی که عسل را بین افراد مستحق تقسیم می‌فرمود، خود

شخصا به دهان یتیمان عسل می‌گذارد.

عرض کردند: این عمل برای چیست؟ فرمود: «امام پدر یتیمان است

و من عسل به دهان آنها می‌گذارم و به جای

پدران از دست رفته آنها، عطوفت پدری می‌کنم.‌» (6)

5. خواب و رویا

یکی از عجایب خلقت مسئله خواب است

تا کنون هیچ دانشمندی به سر خواب انسان پی نبرده است و نتوانسته است

حقیقت خواب را بیان کند

برخی از دانشمندان خواب را بر گرفته از علل و عوامل فیزیکی معرفی کرده اند

و برخی آن را برگرفته از علل شیمیایی در بدن و برخی نیز خستگی را علت آن می دانند

نکته زیبا اینجاست که خدای متعال در قرآن خواب را یکی از مهمترین نشانه های معاد معرفی

کرده و می فرماید کسانی که شک دارند می توانند با توجه به مسئله خواب مسئله قیامت و

دوباره زنده شدن را درک کنند.

در کنار بحث خواب که آداب خاصی دارد بحث رویا ها مطرح می شود

رویا ها گاهی پرده از حقایق آینده و گاهی از گذشته و گاهی از حال خبر می دهند

نکته مهم این است که خوابها تعبیراتی دارد و هر کسی مجاز نیست خوابها را تعبیر کند

به همین خاطر توصیه شده است که خوابهای خود را برای هر کسی نقل نکنید؛ چرا که

هر کسی نمی تواند خوابها تعبیر کند و در برخی از روایات آمده که تعبیر هر خوابی همان

می شود که اولین کس می گوید ، پس خوابهای خود را برای کسی نگویید.

داستان:

مردی نزد ابن سیرین آمد و گفت: خواب دیدم تخم مرغ پخته را پوست می‌کنم،

 زرده‌اش را می‌اندازم و سفیده‌اش را می‌خورم.

ابن سیرین به حضّار مجلس گفت: این مرد قبور مردگان را می‌شکافد و کفن آنها را می‌دزدد.

پرسیدند: از کجا چنین تعبیری می‌کنی؟ جواب داد: تخم مرغ، قبر است.

 شکستن پوست، شکافتن قبر است.

 زرده به جای میت و سفیده کفن اوست که بر او پیچیده اند. میت را می‌اندازد و

کفن را می‌برد و پول آن را می‌خورد. (7)

 

6. عِزَّت نفس

در روایت های مختلف داریم که ائمه طاهرین علیهم السلام فرموده اند

ان الله تبارک و تعالی فوض الی المومن کلها الا اذلال نفسه

یعنی خدای متعال اختیار هر چیزی را به دست مومن گذاشته مگر

کاری که باعث از بین رفتن شخصیت و عزت او شود.

عزت سرمایه ای است که اگر کبریت ذلت بدان افتاد ، چنان شعله ور می شود که

هرگز با چیزی خاموش نخواهد شد

اگر عزت انسان از بین رفت با لب گزیدن و ندامت هرگز قابل جبران نیست

از جمله مسائلی که باعث از بین رفتن عزت انسان می شود درخواست از مردم است

تکدی گری و درخواست از مردم باعث ذلت انسان می شود.

داستان:

حضرت علی علیه السلام از مقابل دکان قصّابی عبور می‌کرد، مرد قصاب که

گوشت فربهی داشت، به حضرت عرض کرد: از این گوشت پروار بخرید! فرمود:

 فعلاً پول ندارم. قصّاب گفت: نسیه

می‌دهم و برای دریافت قیمت آن صبر می‌کنم. حضرت فرمود:

به جای صبر تو، من از خوردن گوشت صبر می‌کنم. (8)

نکته مهم:

نکته مهم این است که درخواست کردن بی مورد باعث ذلت می شود و گذشت از دیگران باعث

عزت . گذشت ، بخشش و تغافل سه امری است که عزت انسان را زیاد می کند

داستان:

مردی به محضر امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد: فلانی! پسر عمویت

از شما سخن گفت و هیچ بدگویی و شماتتی را فروگذار نکرد.

حضرت صادق علیه السلام تجدید وضو کرد و به نماز ایستاد.

آن مرد می‌گوید: با خود گفتم: امام می‌خواهد درباره او نفرین کند.

دیدم دو رکعت نماز خواند و عرض کرد: «بارالها! من از حقّ خودم در مورد او گذشتم و تو از من بخشنده‌تر و کریم تری،

درخواست دارم او را ببخشی و برای اهانتی که به من نموده است، مؤاخذه‌اش ننمایی!»

آن حضرت در حالی که پرده اشکی روی چشمش بود، پیوسته برای مغفرت او دعا می‌کرد و من با شگفتی ناظر آن جریان بودم. (9)


                      ********************************************************

پاورقی
 
1. کیمیای سعادت، ابو حامد غزالی، به نقل از داستان دوستان، ج 5، ص 257.
2. از حاج میرزا حسن نوری، به نقل از داستان دوستان، ج 5، ص 258.
3. همان، ج 2، ص252؛ مدرس قهرمان آزادی، حسین مکّی، ج 2، ص 842.
4. مدرّس سی سال شهادت، ص38؛ داستان دوستان، ج3، ص58.
5. ناصح صالح، غلامرضا گلی زواره، ص 70؛ سیمای فرزانگان، ص 228.
6. بحار الانوار، ج 9، ص 526؛ کودک، محمد تقی فلسفی، ج 1، ص 260.
7. حیاة الحیوان، ج 1، ص 241 و ر. ک: کودک، ج 1، ص 364.
8. لئالی الاخبار، ص 127؛ بزرگسال، محمد تقی فلسفی، ج 1، ص 271.
9. مشکوة الانوار، ص 217؛ مکارم الاخلاق، ج 1، ص 345.


[ جمعه 92/6/29 ] [ 10:28 صبح ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]

 

از جذبه های مستانه ام ، و از سکوت پر از درد

معشوقه ام ، دست به جان خواهم زد؛

سنگینی نگاهش ؛

و نگاه سنگینش چه زیباست!

شاید حکایت از رنجی به وسعت مهربانیش دارد!

 

طاقت دوری را ندارم و از جدایی با تو در خون سفیدم چهره ات

را می بینم!

به خاطر زشتی هایم؟

یا به خاطر بد قولی هایم؟

 رویی برای رویا رو شدن با تو نیست!                           

 

رانندگانی نمی دانند عاقبت تصادف چیست؟

منهم می دانم عاقبت گناه ، چیست!

رنج و درد و ناکامی و شکسته،

برای کسب مدال پر افتخار پاکی و حفظ آن بزرگترین

هزینه ای که باید پرداخت؛

محروم کردن نفس از لذت های حرام است.

 توسل به نیروهای غیبی هم لازم و ضروری است....

نیروهای غیبی ، آری نیروهای غیبی .....

 


[ پنج شنبه 92/6/28 ] [ 4:22 صبح ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]

 

امام کیست ؟

 

پاسخ این سوال را باید از زبان امام شنید، چرا که نه زبانی

قدرت معرفی امام را دارد و نه قلمی توان توصیف او؛

پس با تواضع کامل در محضر امام زانو می زنیم و امام را از زبان

امام می شناسیم؛

سلطان سریر ارتضی ، حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام؛

عالم آل محمد و حجت بزرگ خدا در توصیف امام فرمود:

الْإِمَامُ کَالشَّمْسِ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَم؛‏ 

 امام چونان خورشید نورافشانی است که با نور خود روشنگر جهان است »

ِ وَ هِیَ فِی الْأُفُقِ بِحَیْثُ لَا تَنَالُهَا الْأَیْدِی وَ الْأَبْصَارُ ؛

در جایگاهی قرار دارد که دست ها و چشم ها بدان نایل نمی شود » ،

ِ الْإِمَامُ الْمَاءُ الْعَذْبُ عَلَى الظَّمَإ؛

 امام ، آب گوارایی است از پس تشنگی و عطش »

 

این تعابیر بلند درباره ی امام ، عبارت هایی شاعرانه ، ادبی و مبالغه آمیز نیست ،

بلکه بازگو کننده ی جایگاه و منزلت واقعی امام است و به همین دلیل امام رضا علیه السلام

پس از این تعابیر بلند ، به این سوال نهفته در ذهن مخاطبان پاسخ می دهد که :

 به راستی نورافشانی امام در چه زمینه ای است و امام برای کدام تشنگی مانند آب گواراست ؟

 

وَ الدَّالُّ عَلَى الْهُدَى وَ الْمُنْجِی مِنَ الرَّدَى‏ ؛

 امام راهنمای بشریت به سوی هدایت و نجات دهنده ی آنان از پستی و فرومایگی است » ،

الْإِمَامُ الْأَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْأَخُ الشَّقِیق‏،

 امام برای انسان ها همدمی رفیق و پدری مهربان و برادری همانند است » ،

وَ الْأُمُّ الْبَرَّةُ بِالْوَلَدِ الصَّغِیرِ وَ مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِی الدَّاهِیَةِ النَّآدِ ؛

امام به امت خویش مهر می ورزد همانند مادری که به فرزند خردسال خود

 مهربان و نیکوکار است و امام پناهگاه بندگان خدا در مصیبت ها و دشواری های عظیم است » ،

الْإِمَامُ أَمِینُ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی بِلَادِهِ وَ الدَّاعِی

 إِلَى اللَّهِ وَ الذَّابُّ عَنْ حُرَمِ اللَّه؛‏

 امام امین الهی در میان خلق و حجت خداوند بر بندگان او و خلیفه ی

  پروردگار در جامعه بشری است . امام مردم را به سوی خدا دعوت می کند و از حریم

 ارزش های الهی و ساحت قدس خداوندی پاسداری می کند » ،

ِ الْإِمَامُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمُبَرَّأُ عَنِ الْعُیُوب‏ ؛

امام از هر گناه ، پاکیزه و از هر عیب و کاستی به دور است »

 

الْمَخْصُوصُ بِالْعِلْمِ الْمَوْسُومُ بِالْحِلْمِ نِظَامُ الدِّین‏ ؛

امام دارای علم ویژه و حلم و بردباری است و وجود او مایه استواری دین است » ،

وَ عِزُّ الْمُسْلِمِینَ وَ غَیْظُ الْمُنَافِقِینَ وَ بَوَارُ الْکَافِرِینَ- ؛

امام مایه ی عزت و سربلندی مسلمانان و باعث ناخشنودی و نگرانی منافقان

 و عامل شکست و حقارت کافرین است » ،

 الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یُدَانِیهِ أَحَدٌ وَ لَا یُعَادِلُهُ عَالِمٌ وَ لَا یُوجَدُ مِنْهُ بَدَلٌ وَ لَا لَهُ مِثْلٌ وَ لَا نَظِیرٌ ؛

امام یگانه ی عصر خویش است به طوری که هیچ کس در شرافت و فضیلت به پای

 او نرسد و در دانش به مرتبه ی او راه نیابد ، همانندی برای او یافت نمی شود و مثل و نظر ندارد » ،

 لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ یَکُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْکَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ

 وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاس‏؛

امام دارای نشانه هایی است :

امام آگاه ترین ، استوارترین ، با تقواترین و بردبارترین مردم و از همه شجاع تر و عابدتر و با سخاوت تر است »

  ( مسند الامام الرضا علیه السلام ج 1 ص 96 تا 101 به نقل از کافی ج 1 ص 200 و 201 ،

 کمال الدین و تمام النعمه صدوق ج 2 ص 675 باب 58 ، امالی ص 674 باب 97 ،

معانی الاخبار ص 96 و عیون اخبار الرضا ج 1 ص 216 )


[ یکشنبه 92/6/24 ] [ 6:41 عصر ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]

 

 

کفشهای هزار پا، آنهم هر کدام با یک رنگ، چه رنجی برای خانواده اش

ایجاد کرده است!!

هزار پای پدر که از خواسته های پسر و دخترش به ستوه آمده است، با بغضی

فرو خورده می گوید:

ما که با یک جفت کفش، هزار راه نرفته را با هزار پای برهنه رفتیم

اما اکنون فرزندانمان چه نفسی که از ما نگرفته اند،

هر روز خواسته ای و هر روز آروزیی!

                                         *******

حل سه مشکل اساسی باید در راس برنامه ها باشد ؛

یکم: عروسی جوانان ؛

تعدیل شهوت در اسلام  از مهمترین دستورات قرآن است؛

بر خلاف مسحیت که تعطیل شهوت

و برخلاف یهود که تحریک آن را می طلبد

 مشکل اساسی جامعه جوان ما عدم برنامه ریزی صحصیح

برای حل این مشکل مهم است؛

دوم: حل مشکلات اقتصادی ؛

کیست که بپذیرد بدو رفاه و ثروت می توان روی آرامش را دید؟

این دعای رسول خداست که فرمود

اللهم لا تفرق بیننا و بین الخبز

خدایا میان ما و نان جدایی مینداز

تفسیر این کلام همان سخن مولایمان علی علیه السلام است که فرمود :

فقر ؛ خانمان سوز و ایمان سوز است از دری که فقر بیاید از در دیگر ایمان می رود.

سوم : نشاط و مهربانی

جامعه ای که نشاط ندارد روح امید در او قربانی شده است

نشاط نیاز جدی روح است و شادابی لازمه رسیدن به آرامش

این سه دستور بزرگ اسلام برای لذت زندگی است که توضحاتش بماند برای بعد..................

 


[ شنبه 92/6/23 ] [ 3:0 عصر ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]

 

 

            چهار عامل خوشبختی خانواده

 یکم: هماهنگی میان پدر و مادر، در برنامه های خانواده:

اگر مادر و پدر یک دیگر را متهم نکنند و فرزندان دریابند که والدین

هرگز بر خلاف یکدیگر حرفی نمی زنند مطمئن باشید ضریب اطمنانشان دو

چندان شده و در برابر اقتدار خانواده زانو خواهند زد

دویم: در جریان بودن پدر از ریز حوادث داخلی خانواده

اگر فرزندان بفهمند که می توانند کاری را انجام دهند که پدر

خانواده از آن بی خبر باشد زمینه فریب کاری  و دغل کاری را در روح و روانشان

 رشد خواهد داد. به همین خاطر پدر خانواده باید از همه امور جاری

 در خانه و خانواده  مطلع باشد.

سیم: حفظ اقتدار پدر

سهم مادر در تربیت فرزندان گذشته از کاشتن روح معنویت در

 کالبد بی جان خانه ، حفظ اقتدار پدر خانواده است که اگر اقتدار پدر شکست و

قداست او از بین رفت هرگز فرزندان به او اعتماد نخواهند داشت.

چهارم: احترام متقابل در خانه و خانواده

هر گاه والدین به یکدیگر احترام بگذارند مطمئنا فرزندان

 نیز الگو گرفته و حرمت والدین را حفظ خواهند کرد

حفظ احترام و اقتدار والدین در منزل گذشته از اینکه از نظر

 تربیتی جنبه ویژه ای دارد از نظر معنوی نیز فرزندان را به راه رسم بندگی وعبادت

 آشنا تر خواهد کرد.

 

   سه عامل بدبختی خانواده

یکم : زیر پا گذاشتن حقوق زن

زن در فرهنگ اسلام پاره ای از وجود یک خانواده است ،

نه کالا است و نه برده ، حرمتش واجب و لازم ، اگر حریم شخصیتش حفظ نشود

بزرگتری عامل بدبختی خانواده شکل خواهد گرفت

 

دویم: نزاع و جنگ های داخلی و متهم کردن زن در خانه

اگر نزاع ها ی مرسوم و کشمکشهای داخلی شدت

 یابد و حفظ حریم خانواده با پرواز های شیطان بشکند اقتدار خانواده در هم خواهد

شکست،

 فرزندان خیال می کنند این چه خانواده ای

است که نمی تواند از آسمان مرزهای خود دفاع کرده

 و مرزهای زمنی خویش را حفظ نماید؟

 بنابراین افراد خانواده مدیر خانه

 را فردی ضعیف و بدون اقتدار خواهند یافت و هرچه خواهند

می کنند

سیم: قدر ناشناسی از زحمات زن در منزل

رسول اکرم فرمود بی شخصیت ترین مردم کسانی هستند

 که در برابر خدمت دیگران تشکر نکنند ، پدری که در برابر زحمات

خانواده تشکر نمیکند فردی ذلیل و بی شخصیت است

پس باید از زحمات همسر در منزل تشکر کرد و خدماتش

 را ارج نهاد تا فرزندان خوی تشکر در برابر خدمات دیگران را بیاموزند.

 

 

 


[ شنبه 92/6/23 ] [ 7:21 صبح ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]

 

 برای کنترل غریزه جنسی سه گروه مسئولیت دارند:

والدین؛

اطرافیان؛

خود.؛

 آن چه مربوط به خود فرد می‌شود عبارتند از

 

 1- برنامه‌ریزی و کار مداوم

بیش‌تر انحرافات به خصوص در زمینه مسایل جنسی از سوی
  
جوان بی کار صورت می گیرد.
 
فکرهای ناسالم و خیال‌پردازی‌هایی که در لحظه لحظه
 
و ساعات مختلف شکل می گیرد همه برگرفته از بطالت
 
و بی کاری اوست!...
 
 3- دوری از محیط‌های آلوده و ناسالم

یکی از علل و عوامل انحرافات جنسی و به طور کل انحرافات اخلاقی،

 محیط آلوده و محرک‌های شهوانی است.

محیط از طریق وارد نمودن عناصر محرک در گرایش‌های انحرافی، منجر به طغیان

غریزه جنسی در جوان می‌شود. مسایلی از قبیل بدحجابی، روابط ناسالم

 و آزاد دختر و پسر،استفاده نادرست از اینترنت در تحریک

شهوت و غریزه جنسی جوان مؤثر است.

  4- پیشگیری از روابط ناسالم

جوانان و نوجوانانی که  با افراد منحرف و بی‌بند و بار دوست و رفیق هستند،

 کم کم به انحرافات کشیده می‌شوند و تحت تأثیر امور شهوانی قرار می‌گیرند.

 نفوذپذیری جوانان از دوستان و هم سالان بیش از سایر گروه‌ها است.

 برای پیشگیری از انحرافات اخلاقی سعی کنید از دوستی‌های آلوده

 و مشکوک جداً پرهیز نموده  و با افراد سالم و مذهبی ارتباط برقرار نمایید.

5-  پرورش تقوا و معنویت در وجود خویش

یقین داشته باشید، تا زمانی که نیروی ایمان و تقوا در وجود انسان بارور

 و تقویت نگردد، هیچ ضمانتی برای محفوظ ماندن از

شهوت و انحرافات اخلاقی وجود ندارد.

 

 


[ شنبه 92/6/23 ] [ 12:33 صبح ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

........................



........................
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
""" ........
///