سفارش تبلیغ
صبا ویژن
""""""""""""
وبلاگافکت نوار وضعیت
"""""""""""""

چیزی شبیه سکوت....
چیزی شبیه سکوت فریاد حروفی است که در حلقوم جان قلم مانده اند! نمی گویم سکوت است که فریاد بی قراری روزهای بی کسی است فریادی به اوج سکوت و سکوتی به عمق دریای تنهایی....

 

 به خدا وهابی می شوم !!!

روز سوم زیارت و حضور در مدینه ، بعد از اقامه نماز صبح با زائران  وارد بقیع شدیم  و با توضیحات کافی و لازم آنان را از اوضاع جغرافیایی بقیع و خفتگان در بقیع آگاه نمودیم.

زائران را به طرف آخر بقیع حرکت دادیم ، کنار قبر ابوسعید خدری که یکی از برجسته ترین اصحاب رسول خدابود ایستاده بودیم ، ناگهان از دور دیدم گروهی از زائران ایرانی کنار قبری که منسوب عثمان بن مضعون است جمع شده و یکی از وهابیان که افغانی بود مشغول حرف زدن و الغا کردن شبهات است.

به دوستان گفتم سریع حرکت کنیم ، و همه با عجله به طرف آنان حرکت کردیم و  در جمع آنان حاضر شدیم ، وقتی رسیدیم دیدم شرطه افغانی که اجیر وهابیان بود مشغول صحبت کردن بود و به زائران می گفت: شما به قبرها متوسل می شوید ، این قبر ها چیزی نیست و شما دیوانه اید ، مگر می شود به قبر توسل جست و شما مشرکید!!!!

همینکه این جمله را گفت من در حالی که به گنبد سبز حضرت محمد صلی الله علیه و آله اشاره می کردم فریاد زدم ، اگر در این جمع به سوال من پاسخ بدهی و مرا قانع کنی به صاحب این قبر مطهر وهابی می شوم  و دست از شیعه بودنم می کشم!!

او که انتظار چنین برخورد محکمی را نداشت سکوت کرد و هاج و واج مانده بود. گفتم اگر مردی یک صندلی بگذار برای من و خودت هم بنشین تا با هم مناظره کنیم او ساکت ماند و متحیر که چه بگوید.

گفتم من سه سوال دارم ، بپرسم ؟ گفت : بپرس ، گفتم خدای متعال در قرآن می فرماید:  یعقوب در فراغ یوسف به قدری گریست که چشمانش کور و نابینا شد ، آیا این مطلب درست است ؟ او که نمی توانست منکر قرآن شود گفت : آری درست است ، گفتم مگر قرآن نمی گوید: یوسف گفت:

اذْهَبُوا بِقَمیصی‏ هذا فَأَلْقُوهُ عَلى‏ وَجْهِ أَبی‏ یَأْتِ بَصیراً وَ أْتُونی‏ بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعینَ (یوسف/93)

پیراهن مرا ببرید و روی چشمان پدرم بگذارید تا بیناییش باز گردد...

 

فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشیرُ أَلْقاهُ عَلى‏ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصیراً (یوسف/96)

و هنگامی که آن بشارت دهنده آمد  و پیراهن یوسف را روی چشمان  یعقوب  مالید  بیناییش را باز گرفت ؟ گفت : آری ! گفتم : پس یعقوب مشرک بود ؟

این وهابی که از  افغانی های اجیر شده بود نتوانست جواب دهد و ساکت شد.

گفتم سوال دوم من این است : آیا می توانی بگویی این دریچه ای که روی گنبد خضراء و سبز خاتم پیامبران حضرت محمد صلی الله علیه و آله است چیست؟ او اظهار بی اطلاعی کرد و در حالی که تمام زائرانی که حاضر بودند ساکت بودند و مشتاقانه گوش می دادند گفتم: این درچه به دستور عایشه زوجه روسول خدا باز شده است و شریف سمهودی در کتاب وفاء الوفاء نوشته است وقتی مردم دچار قحطی شدند عایشه دستور داد دریچه ای روی قبر رسول خدا باز کنند تا به برکت قبر رسول خدا باران ببارد و مردم چنین کردند و آنقدر باران آمد که مردم مجبور شدند روی درچه را بپوشانند.

و این دریچه به پاس آن حادثه بزرگ هنوز روی قبر رسول خدا به یادگار مانده است.

سوال این است که اگر توسل حرام است پس چرا عایشه زوجه رسول خدا دستور داد دریچه را باز کنند ومردم به قبر رسول خدا متوسل شدند؟

وهابی و شرطه افغانی ساکت ماند و نتوانست پاسخ دهد.

گفتم : سوال سوم من این است آیا می دانی در سوره ای که به نام مبارک خاتم الانبیاء یعنی محمد صلی الله علیه و آله است در آیات دوم چرا کلمه آمنو دو بار تکرار شده است؟

وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ (محمد/2

کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند و ایمان آورده اند به آنچه بر محمد صلی الله علیه و آله نازل شده است گناهانشان بخشیده می شود...

سوال این است که کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند مگر ایمان به قرآن ندارند ؟ آمنو دوم در آیه شریفه منظور ایمان به قرآن است ؟ مگر در آمنو اول ایمان به قرآن نیست؟ آیا  منظور از ایمان دوم ایمان به آیه شریفه یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ (مائده/ 67) نیست که ولایت امیر مومنان علیه السلام است؟

و او ساکت ماند و تمام زائران شیعه ایرانی در بقیع چنان صدای تکبیرشان بلند شد که تمام فضای آسمان بقیع پر از ابراز احساسات آنان شد

دوستان خوانند ه تا به حال بسیاری از بزرگان شیعه و علمای اعلام پیرو اهل بیت علیهم السلا م به وهابیان اعلام مناظره کرده اند ، حضرات آیات مکارم شیراز ی و شیخ جعفر سبحانی بارها به وهابیان گفته اند بیایید در یک شبکه جهانی به مناظره بنشینیم و  حق و باطل را در انظار عمومی مطرح کنیم اگر شما ما را قانع کردید ما تسلیم می شویم و اگر شما قانع شدید باید تسلیم شوید .

اما وهابیان همواره از ترس بی آبرو شدن حاضر به مناظره نمی شوند.

در آستانه مراسم حج تمتع 88  بار دیگر عالمان شیعه از وهابیان بی خرد می خواهند خود را آلوده نکرده و اینگونه به استقبال عذاب آخرت نروند. بنده نیز عالمان وهابی را به مناظره دعوت می کنم و شجاعانه از مذهب و ایمان خود دفاع می کنم ، و صادقانه می گویم اگر قانع شدم به خدا وهابی می شوم، اما اگر قانع کردم به مقدساتشان که نمی دانم چیست باید شیعه شوند. 

 


[ دوشنبه 88/8/11 ] [ 8:12 صبح ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

........................



........................
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
""" ........
///