سفارش تبلیغ
صبا ویژن
""""""""""""
وبلاگافکت نوار وضعیت
"""""""""""""

چیزی شبیه سکوت....
چیزی شبیه سکوت فریاد حروفی است که در حلقوم جان قلم مانده اند! نمی گویم سکوت است که فریاد بی قراری روزهای بی کسی است فریادی به اوج سکوت و سکوتی به عمق دریای تنهایی....

 

رسد ز نم نم گریه صدای آمدنت *** به اشک دیده بخوانم دعای آمدنت

گذشت نیمه شعبان و من عوض نشدم *** چه کار کرده دل من برای آمدنت

چه دیده ها که به راهت سپید شد *** چه گریه دار شده ماجرای آمدنت

تو خواستی که بیایی سری به ما بزنی *** ولی نبود محیا فضای آمدنت

در آن میان که بوی گناه می آید *** نباشد ای پسر نور جای آمدنت

اگر چه شیعه کند پیشه راه تقوی را *** دعا و گریه شود ره گشای آمدنت

سلام ما به شهیدان که با تن بی سر *** چه عاشقانه نشستند پای آمدنت

تقاص سیلی نامرد به کوچه می گیری *** در ابتدای ظهور و ابتدای آمدنت

چه می شود که بگیریم سر به روی دست *** شویم همسفر کربلای آمدنت

 


پیش گرسنه بوی غذا زود می رسد*** وقت کَرَم همیشه گدا زود می رسد

ذکر علی که هست عطا زود می رسد*** زهرای مرضیه به خدا زود می رسد

تا در زدیم فاطمه تحویلمان گرفت*** تا آمدیم فاطمه تحویلمان گرفت

 

وقتی ادب به سفره آماده واجب است*** ساغر که کوثری ست دگر باده واجب است

پیش کریم ها سر افتاده واجب است*** بوسه به پای حضرت شه زاده واجب است

خورشید عشق در شب مهتاب آمده*** مردم علی عالی اعلی آمده

 

از آن زمان که مست می نوکری شدیم*** پایین پای مرقدتان منبری شدیم

مثل خودت شدیم که پیغمبری شدیم*** مثل خودت شدیم و علی اکبری شدیم

مدیون لطف و مرحمت بی حد حسین(ع)*** آقایمان شده پسر ارشد حسین (ع)

 

هفت آسمان به شوق تماشا نشسته اند*** زوارهای گریه مولا نشسته اند

اینها که با اجازه زهرا نشسته اند*** با تاج گل به خدمت لیلا نشسته اند

الحق عروس ساقی کوثر شدن خوش است*** الحق که مادر علی اکبر شدن خوش است


دل سرگشته ما آه و نوایی دارد *** زندگی بی گل نرگس چه صفایی دارد؟

شب حجران چه دراز و سحر وصل چه دور *** چه کنم دلبر من میل جدایی دارد

هیچکس نیست برای من حجران دیده *** که ضمانت کند این عمر وفایی دارد

خوب و بد، شاه و گدا، نزد شما یکسان است *** گر چه هر کس که نظر رتبه و جایی دارد

نوکرت خلع سلاح است ز بار عصیان *** نه دگر اشکی و نه سوز دعایی دارد

دردمند شب حجرانم و محتاج طبیب *** درد من جز به وصالت چه دوایی دارد

کو حبیبی که شود مونس دلتنگی من *** دل زارم هوس عقده گشایی دارد

ترک عصیان نتوان لیک در این کوی وفا *** چه خوش آن بنده که شرمی و حیایی دارد

باشد آقا نَخَر! اما به ابالفضل قسم *** نوکر بی سر و پا نیز خدایی دارد

هر که شد خادم این خانه پشیمان نشود *** سله اش تذکره کرب و بلایی دارد


                                                          اشعار مصیبت حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه

اینجا رسیده ام که مرا مبتلا کنی *** بر حال روز ناظر خود چشم وا کنی

ای دلبر غریب مبادا که لحظه ای *** بر وعده های کوفی شان اعتنا کنی

این کوچه گردی عاقبتش درد سیلی است *** باید به رنج فاطمه ام آشنا کنی

سنگم اگر زنند دل از تو نمی کَنم *** تا که ز لطف گوشه چشمی به ما کنی

برگرد جان خواهرت آقا که دیر نیست *** با خنده های حرمله و شمر تا کنی

اینجا که بار مرکبشان تیر و خنجر است *** بهتر که فکر حَنجر مه پاره ها کنی

خوب است از اضافی پیراهنی که هست *** معجر برای دختران . . .

 

                                                                اشعار روضه حضرت سقا  

ای که با دست تو واشد گره از کار عمو *** علقمه کاش بیایی بشوی یار عمو

دست من گشت جدا مشک روی خاک افتاد *** ز تو شرمنده شده دیده خونبار عمو

ز تو و مادر تو شرم فراوان دارم *** که نشد آب بیارم گل بی خار عمو

دل پدید آر که هر جا بروی می آیم *** تو مترس از ستم دشمن خونخوار عمو

من قمر هستم و با نور رخت می پوشم *** که حفاظت ز تو عمه بُود کار عمو

 

 

 

 

 

 

 

 

 


[ دوشنبه 91/12/14 ] [ 5:2 عصر ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

........................



........................
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
""" ........
///