|
چیزی شبیه سکوت.... چیزی شبیه سکوت فریاد حروفی است که در حلقوم جان قلم مانده اند!
نمی گویم سکوت است که فریاد بی قراری روزهای بی کسی است
فریادی به اوج سکوت و سکوتی به عمق دریای تنهایی....
|
روز زن ؛ روز میلاد نور؛ روز همسر؛ روز آیینه جمال خدا! تو و من ؛ ما و او؛ او و شما؛ همه و همه مدیون مادرانمان! تا یک سبد خنده؛ برگونه های چون گل؛ تفتیده دز زیر باران رنجها؛ ارزانی قدمهای استوار ش! همه و همه مدیون مادرانمان! و روز میلاد کوثر؛ از همه عاشق تر؛ محبوبتر و محجوبتر؛ چون غنجه ای نو شکفته ؛ در گلستان خلقت و وجود؛ یکه و تنها ؛ تصویر خالق زیبا؛ عشق و محبت مادرانمان! و در آخر! فدای دلشوره ها و ؛ بیقرارهای لحظه بیداری؛ کنار گاهواره من؛ تو ؛ او و شما؛ همه و همه فدای مادرانمان! [ دوشنبه 94/1/17 ] [ 11:3 صبح ] [ ع. الف . ضاد ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ  ........................ |
