سفارش تبلیغ
صبا ویژن
""""""""""""
وبلاگافکت نوار وضعیت
"""""""""""""

چیزی شبیه سکوت....
چیزی شبیه سکوت فریاد حروفی است که در حلقوم جان قلم مانده اند! نمی گویم سکوت است که فریاد بی قراری روزهای بی کسی است فریادی به اوج سکوت و سکوتی به عمق دریای تنهایی....

 

همینکه روز عرفه می رسد ، حال و هوای دلم طوفانی می شود،

انگار هوس عرفان دلم رو پر می کند و فریاد الغوثم را طنین انداز؛

عرفان به مقام دوست به مقام خود و خلاصه به مقام معشوق؛

نیازی که هیچ چیز جای خالیش را  پر نمی کند!

ابراهیم ، قهرمان توحید و شیخ الانبیاء در کنار جبل الرحمه

مناسک حجش را فرا گرفت؛ و حسین علیه السلام با مناجات

جاویدش کلاس شعور بندگی و معرفت عبودیت را بر قرار کرد؛

خلیل الله کارد را بر گلوی دلبندش اسماعیل گذاشت و دل از میوه دلش کند؛

که امروز من و تو نیز از دلبستگی ها و و ابستگی هایمان جدا شویم؛

نه اینکه دوست نداریم  که البته ابراهیم دوست داشت ؛

 و نه اینکه نخواهیم که البته قهرمان میدان بلا می خواست،

 آری هم اسماعیلش را دوست داشت و هم می خواست

شاید باریدنش چون ابر هم دلیلی به بزرگی همین داشته باشد

خلاصه از سر نفس گذشتن هنر عارفان و واصلان است،

که درسی بزرگ از عرفه خواهد بود.

.... و همینکه چاقو را بر گلوی اسماعیل گذاشت، مهر قبولی

 در این بلای عظیم را گرفت و جبرییل روضه حسین ، عطش ،

کربلا و علی اکبر  را یاد آور شد و صحرای منا دریا شد

آری دریا ، دریای اشک ، و خروش سوز ، و طوفان عشق....


[ دوشنبه 92/7/22 ] [ 9:52 عصر ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

........................



........................
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
""" ........
///