سفارش تبلیغ
صبا ویژن
""""""""""""
وبلاگافکت نوار وضعیت
"""""""""""""

چیزی شبیه سکوت....
چیزی شبیه سکوت فریاد حروفی است که در حلقوم جان قلم مانده اند! نمی گویم سکوت است که فریاد بی قراری روزهای بی کسی است فریادی به اوج سکوت و سکوتی به عمق دریای تنهایی....

 

یه گدای بی سر و پا رو در نظر بگیرید که اومده در خونه ارباب، اربابی که یک عمر نوکرش بوده،

این گدا ، گدا هست ولی نوکر حلقه بگوش ارباب.

اونایی که وارد خونه ارباب می شن ، اصلا محلی به این گدا نمی گذارند، خیال می کنن کسی شدند

یه مرتبه در حضور ارباب یه عده از همین نور چشمی ها شروع می کنند زیر آب این گدا رو زدن، می گن آقا!

این گدا باعث آبرو ریزی شده؛ دم در نشسته و بلند نمیشه؛ کسر شان شماست؛ ردش کنید بره

یه مرتبه ارباب با ناراحتی می گه : شما این گدا رو نمی شناسید؛، من هر جا کاری داشته باشم که رو زمین مونده

اونو می فرستم،؛ به گدایش نگاه نکیند ، به خدا برا همتون الگوی خوبیه!!!

گدای بیچاره خودش خبر نداره، خیال می کنه ارباب تحویلش نمی گیره برا چیه!

یه عده خیال می کنن گداها ی در خونه ارباب که اسیر نوکری شدن از چشم ارباب افتادن ، ولی به خدا اینجوری نیست

امروز صبح از حرم که برگشتم یکی از عاشقا رو دیدم مثه ابر می بارید، حرفی نزدم ، فهمیدم غوغای شده ، دلش مال خودش نیست

کسی اونو اسیر کرده

بغضش ترکید و گفت اسیر اربابم ، ولی احساس می کنم تحویلم نمی گیره

منم از حرفاش باریدم و مثل ابر آب شدم

خدایا ما رو از چشم ارباب از نظر مولا ، از لطف و کرمش محروم نساز


[ شنبه 92/2/28 ] [ 1:18 عصر ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

........................



........................
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
""" ........
///