• وبلاگ : چيزي شبيه سكوت....
  • يادداشت : نقطه آغاز عشق
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + امير قاسمي 

    با سلام خدمت استاد گراميم هنوز هم كه هنوزه با اين متني كه الان در وبلاگتون خوندم حرارت كلاستون در اردوي بصيرت در قم رو احساس ميكنم . استاد متنتون واقعا زيبا و دلنشين بود مث اون زمان كه توي كلاستون از حرفاتون لذت ميبردم الان از اين متن لذت بردم . دوست داشتم كه بيشتر از اينا از محضر گرامي استفاده ميبردم اما چه مي شد كرد كه زمان با ما يار نبود . واستون آرزوي پيروزي و ثابت قدم بودن توي اين راه رو ميكنم .

    ارادتمند شما يکي از شاگرداتون و دوستداراتون از برو بچه هاي ناجا

    پاسخ

    ممنونم ان شالله باز هم به ياد ما باشيد
    + ابوالفضل بياباني 

    سلام عالي بود

    وقتي آدم با مقدمه چيني شيطاون دست به گناه ميزنه اگه قلبش قبلا درست بوده باشه بلافاصله احساس عذاب وجدان ميكنه و قساوت دلشو درك ميكنه وقتي كه فهميد و از ته قلب گفت خدايا غلط كردم توبه واي كه چه احساسي به آدم دست ميده.حالا يه دفعه به خاطر حرف من نريد گناه بكنيد.

    حاج آقا تو رو خدا بيشتر به وبلاگت سر بزن.

    قرار شد برا موسيقي هم صحبت كني.ممنون

    پاسخ

    سلام ابوالفضل خوبي ما رو نمي بيني خوشيگرفتي يا نهاگه گرفتي تكرار كن